نکاتی در خصوص شعار سال 94
تاریخ انتشار : شنبه ۲۹ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۱۳:۲۷
Share/Save/Bookmark
 

نکته اول

رهبر عزیزمان با هوشمندی کامل سال 94را سال  دولت و ملت همدلی و همزبانی نامیدند.این نام گذاری در قطعه ای از زمان اتفاق افتاد که ایران اسلامی با قدرتهای مستکبر و معاند5+1در حال مذاکره است و دولت تدبیر و امید با جد و جهد فراوان به فکر باز کردن گره های اقتصادی مردم است و از سویی برخی ها به فکر زنده کردن اختلافات و فتنه 88 و برخی ها نیز از باب وظیفه یا باندبازی بیش از انتقاد را نثار دولتیان می کردند .در این شرایط بهترین هدیه و عیدی به  دولت ، نامگذاری سال 94به اسم همدلی و همزبانی دولت و ملت بود با این نامگذاری همه ی مردم که خود را تابع مقام معظم رهبری می دانند نهایت تلاش خود را صرف خواهند کرد تا از ریل همدلی و همزبانی خارج نشوند. به یقین از چشمه همدلی و همزبانی دولت و ملت ، عطر آرامش و وحدت و امنیت و صفا و صمیمیت به مشام می رسد و دولت نیز می تواند با خیالی آسوده تر گامهای لازم را بردارد.

نکته دوم :

دولتیان و ارکان  حکومت اسلامی برای به وجود آوردن همدلی و همزبانی ،وظایفی سنگین بر عهده دارند. دولتیان باید به نحوی برنامه ریزی کنند  و به سبکی حرکت کنند که نخست خودشان همدل و هم زبان باشند.آنان  باید احترام همدیگر را بگیرند از گفتن نکات و خاطرات بحث برانگیز غیر ضرور که وحدت جامعه را خدشه دار می کند خودداری کنند و کلمات و سخنان آتشین را نثار همدیگر نکنند.مثلا جناب ریس مجمع تشخیص مصلحت نظام در همایش «بانوی انقلاب» نکاتی را فرمودند که ثمره ای جز جنجال نداشت. او فرمودند : «آدم‌های خشکه مقدس، جاهل و نادان نیز هستند که معتقدند امروز همه مصیبت این است که چند زن بدحجاب در خیابان باشد. بله این مصیبت است و این زنها باید حداقل حجاب اسلامی را داشته باشند اما، مسئله این است که بقیه مسائل مانند زندان‌ها، ظلم‌ها،‌سرکوب‌ها و حق‌هایی که از مردم ضایع می‌شود چه می‌شود؟ ... در سال ۸۴ یک موی بدنم راضی نبود کاندیدا شوم. چرا که دولت آقای خاتمی بود و من گفتم نمی‌آیم، همسر امام مرا خواست و به من گفت: امام این انقلاب را به دست شماها سپردند. آیا شما می‌دانید اینها چه کسانی هستند؟ همین صحبت‌های همسر امام سبب شد من قبول کنم و پذیرفتم.»

سخنان جناب هاشمی و واکنش های شدیدی که در زیر ذکر خواهد شد با همدلی ملت و دولت نمی سازد  به دنبال داشت. سرلشکر جعفری فرمودند : خشک مقدس خواندن دلسوزان انقلاب ناشی از بغض نسبت به جریان ارزشی است. و حسینیان فرمودند : هاشمی از بغض محاکمه قانونی فرزندش را دارد.و ...

 نکته سوم:

همزبانی و همدلی دولت و ملت در وحدت جامعه و اقتصاد مقاومتی بسیار راهگشاست و بسیاری از مردم در صورتی با دولت همدل و هم زبان می شوند که با هم سنخیت داشته باشند.بسیاری از مردم از ناعدالتی ها  می نالند با این وصف چگونه با آنها همدل و همزبان می شوند؟! مردم می گویند چرا تفاوت حقوق  کارمندان و کارکنان  ادارات و نهادها و سازمان ها و ...تا این حد فاصله دارد؟  این روزها تجمعات دامنه دارمعلمین دولتیان را مجبور به واکنش کرد فرهنگیان با دولت همدل و هم زبان نیستند زیرا معتقدند سالهاست حقوقی عادلانه دریافت نمی کنند .البته نباید پنداشت که فقط آموزگاران چنین انتقاداتی دارند در مجوعه و دیگر اصناف نیز افرادی وجود دارد که از اختلاف فاحش حقوشان با دیگر کارمندان و سازمان ها  ناراحت روان هستند ولی موفق به تجمع نشده اند

به نظر می رسد یکی از نکاتی که دولتیان باید رعایت کنند این است که از گرفتن حقوق ها و مزایای فربه چشم پوشی کنند و ایثارگرایانه کشور را مدیریت کنند و گرنه اگر حقوق و مزایای میلیونی بگیرند و گاه فسادی از جنس فسادهای رحیمی  و سه هزارمیلیاردی از آنها سر بزند و گاه مشکوک به رانت خواری باشند چگونه ملت با دولت همدل و هم زبان خواهند شد؟

 اگر حقوق و مزایای دولتیان ،مدیران و ارکان حکومت اسلامی اختلاف فاحشی با دیگران داشته باشد هرچند مسولین خود را خدمتکار و نوکر مردم اعلام کنند و حتی اگر روزی صدبار خویشتن را نوکر مردم بدانند هر گز در دل مردم جای نمی گیرند و از مدیران اشرافی، اقتصاد مقاومتی تراوش نمی کند.

به یقین ملت خیلی زود اعمال و نتیجه اعمال مسولین را درک می کنند از اینرو بسیاری از مردم می دانند رحیمی به چه کسانی پول داده است . همین مردم می دانند چه پارتی بازی هایی اتفاق افتاده است . وقتی توده ی مردم می خواهند دو میلیون تومان قرض الحسنه بگیرند باید  دهها مشکل را لمس کنند و از هفت خوان رستم عبور کنند با این وصف چگونه  باور می کنند فسادهای بزرگ بدون چراغ سبز برخی از مدیران اتفاق افتاده باشد؟!

در شطّ حادثات برون آى از لباس‏

كاوّل برهنگى است كه شرط شناور است‏

گاندى، اين مرد هندو، وقتى مى ‏خواهد هند را رهبرى كند، وقتى مى‏ خواهد چهارصد ميليون جمعيت هندوستان را از چنگال استعمار رها كند، چاره‏ اى ندارد جز اينكه راه پيغمبران را پيش بگيرد، يك زندگى ساده براى خودش انتخاب كند، پارچه ساده ‏اى روى دوشش بيندازد و لنگى به كمر بندد و تمام دارايى ‏اش يك بز باشد و بگويد من با همين مى ‏توانم زندگى كنم.
فلسفه زهد گاندى چه بود؟ گاندى از يك طرف در متن اجتماع وارد است، مى ‏خواهد جامعه ‏اى را از چنگال استعمار نجات بدهد، و از طرف ديگر آنچنان زاهدانه زندگى مى ‏كند كه با دو پارچه و يك بز بسر مى ‏برد و به ملت هند هم دستور مى‏ دهد كه اگر مى‏ خواهيد از چنگال استعمار رهايى پيدا كنيد بايد زاهد باشيد؛ يعنى يك زندگى ساده پيشه ‏كن تا بتوانى آزاد شوى؛ بعد كه آزاد شدى، اگر مى‏ خواهى زندگيت را پرتجمّل بكنى بكن، ولى تا خودت را از قيودى كه خودت براى خودت ساخته‏ اى آزاد نكرده‏ اى نمى ‏توانى آزاد شوى. اين، نوع ديگر زهد است كه فلسفه آن آزادى و آزادگى است.

کد مطلب: 20359