وبگاه "کلبه طلبگی" نوشت:
تو یکی از روزهای سال 92 در خانه نشسته بودیم؛ و نفهمیدیم چه شد که یک آقایی که خیلی مودب بود گفت:«من اعتدال دارم می خواهم بفروشم به دنیا...»
سبد کالا می دم...و ملت رو تحقیر نمی کنم
قول میدهم که احترام را به پاسپورت ایرانی برگردانم
آزادی رسانهها اعم از روزنامهها، سایتها و رسانه ملی از عوامل جلوگیری از فساد اقتصادی است...
سینه رو از کینه پاک می کنم...
بیا با کدخدا ببندیم و با هم دیگه بخندیم و...
ارزشی مرزشی رو ولش کن و...
بعد گفت من سرهنگ نیستم و ادم خوبیم و منقدامو دوست دارم و اصلا زنده باد، آره زنده باد مخالف من...
و از همه مهم تر این که گفت من حقوقدانم!
همه خوشحال شدند که یک حقوقدان اومده و می خواهد از حقوق 8 ساله اینها دفاع کنه و از این چیزا...
یک جماعتی هم که هی دست و هورا می زدند به هر مناسبتی و بی مناسبت.
القصه مردم از این حرفا خوششون اومد و اون آقایی که این حرف ها رو می زد با اکثریت خیلی خیلی مطلق، رسید به پشت میز؛ همان جا که باید...
یکهو نفهمیدیم چطور شد که رفیق اون آقا؛ شروع کرد به بخشی از اون اکثریت خیلی خیلی مطلق تاختن... که ای لبو فروش ها ای راننده تاکسی ها کی گفته شما نظر بدید؟ شما نهایتش می تونید با سبد کالایی که مخصوص شهروندای درجه یک هست تکریم بشید و یه چند تاییتونم زیر دست و پا له...
چون شما شهروند درجه 2 هستید و غذای خوب تا حالا نخوردید تا حالا!
اون آقای مودب هم که کدخدا رو مودب می دید؛ شروع کرد به حرف ها جملات ادبی زدن. ای افراطی ها... ای کم سواد ها... ای بی شناسنامه ها... ای بی کارها... ببینید من چقدر مودبم اصلا برید به جهنم به من چه!مگر می شود کسی را به زور به بهشت برد!
این روند ادامه داشت تا اینکه اون آقای مودب حرفی رو زد (خدا خیرش بده) که بنده کم کم دارم ساکمو جمع می کنم برم به همون جا!!!
ای بزدل ها بروید به جهنم؛ و من ترسیدم الان بگوید غلط می کنید دلواپسید و اصلا آن کسی که نمی تواند هیچ غلطی بکند شمایید نه آمریکا....
بعد از اندکی مکاشفه و تدبیر البته همراه با امید چند نکته ی لرزان در جهنم داغ و تابستانی به ذهنم رسید در حد بستنی کوه سنگی...
1- با توجه به روند رو به رشد کسانی که دارند الکی و بی خود دلواپس می شوند؛ کمیته ی فیلترینگ مصادیق لزوم فیلترینگ را تغییر دهد تا من بعد؛ ما بتوانیم در خبرگزاری های داخلی سخنان آقای مودب را بشنویم
2- در هنگام پخش سخنان آقای مودب،حتما و حتما از علامت +18 استفاده شود که افراد کم سن مجاز به شنیدن و حتی دیدن صحنه ها باشند! که در تربیتشون نقش مهمی نداره
3- اعلام یک دستگاه تبلت؛ جی ال ایکس که به راحتی در جیب جا می شود؛به عنوان جایزه ی کسی که فحش بعدی را پیش بینی کند...
اگر هم جی ال ایکسی را که در جیب جا می شود خیلی خیلی گران بود می توان برای برنده سبد کالا اختصاص داد.
پ.ن:شعار سیاسی نده ای بزدل سیاسی ...
چیز های کوچک:
کم سواد چرا می لرزی؟برو به جهنم، برو جای گرم که نلرزی!
بگو خب...
مسئولیت به بهشت فرستان ملت را به عهده نگرفتی حال چرا به جهنم می فرستی؟نکند این کلید همان کلید جهنم است ...
انتهای پیام