به گزارش کردستان وب:
کتاب به مانند دریچه کوچکی به دنیا و زندگی بشر است کتاب میراثی ماندگار، پدیده ای باشکوه و با ارزش و عنصری رشد آفرین و روشنگر در پهنه زندگی بشر است.
بشر از ابتدای خلقت همواره در تلاش و کوشش بوده است تا بتواند تجربه ها و آموخته های خود را به نسل های آینده منتقل کند و در طول سده های گوناگون برای دستیابی به این هدف از روش های گوناگونی بهره برده که از این میان حکاکی بر روی دیوار غارها، سنگ ها و لوح های گلی همگی، نمونه هایی از تلاش انسان برای رسیدن به این مقصود به شمار می رود.بشر به مرور دریافت که می تواند برای انتقال آموزه های خویش از برگ و چوب درختان کمک بگیرد و با بهره جستن از استعداد و ذهن خلاق خود به تولید برگه هایی با قابلیت نوشتن و چاپ بر روی آنان بپردازد که در دنیای کنونی کتاب نام دارد کتاب در گذشته از لوح های چوبی، عاجی و مجموعه یی از ورق های پوست دست نویس تشکیل می شد که با نخ، برگه ها در کنار هم قرار می گرفت و اکنون کتاب از صفحه هایی کاغذی تشکیل و متنی بر روی آن نوشته و از یک طرف به هم وصل می شود.
در ميان همه ابزارهاي فرهنگي کتاب جايگاه ويژه اي دارد. تاريخ هيچ تمدني خالي از کتاب و کتابت نبوده. مي توان کتاب را در کنار مبارک ترين پديده هاي بشري - و بلکه الهي- نشاند. کتاب خاموش ترين آوازي است که در خانه هاي ما مي پيچد و چه سر ها را که به سامان مي رساند و چه دل ها را که به گرمي مي نشاند. کتاب راستگو ترين ترازويي است که مي توان فرهيختگي اقوام را با ان سنجيد و سبزترين برگي است که جز به نسيم معرفت نمي رقصد. همه فرهنگ ها با کتاب آغاز مي شوند، با کتاب مي بالند و تجربه هاي خود را به کتاب مي سپارند. از اين ميان اسلام بيشترين بهره را از کتاب برده است زيرا وحي احمدي و گرامي نامه قرآن از مشرق برگ و قلم درخشيدن گرفت و معجزه سترگ محمد(ص) در ميان سطرهاي کتاب صورت پذيرفت.
نخستین کتاب ها را اقوام سومری به صورت لوح های گلی در منطقه ی بین النهرین تولید کردند و پس از گذشت سال ها، بابلی ها و آشوری ها نیز به پیروی از سومری ها، به منظور فعالیت های بازرگانی، ادارای و حکومتی، نوشته های خود را بر این لوح ها نگاشتند. همچنین مصری ها 2 هزار سال پیش از میلاد مسیح برای نوشتن مطلب های خود از کاغذ پاپیروس بهره جستند. اختراع کاغذ پاپیروس سبب شد تا تحول بسیاری در تاریخ نشر کتاب به وقوع بپیوندد، این نوع کاغذ از گیاه انعطاف پذیر پاپیروس به دست می آمد. چندین سده بعد در چین با تولید کاغذ، تحول بزرگی در صنعت نشر کتاب پدید آمد و از آن پس، این روش درکشورهای مختلف دنیا از جمله ایران رایج شد.
پیشینه ی کاربرد کتاب در ایران مربوط به دوره ی باستان می شود، آن هنگام که ایرانیان نوشته های خود را بر روی سنگ و لوح های گلی حک می کردند یا بر پوست دباغی شده ی حیوانات می نوشتند، زمینه ی رواج یافتن کتاب را در سده های بعدی فراهم کردند، البته ایرانیان از پوست درخت خدنگ که نرم و مقاوم بود و آن را توز می نامیدند، برای نوشتن بهره می بردند. واژه ی کتاب در دوره ی هخامنشیان در معنای گسترده یی به کتاب مقدس گفته می شد و صاحبان آیین، دارندگان کتاب بودند. دوره ی سلطنت انوشیروان ساسانی کتاب های بسیار منتشر و با تشکیل دانشگاه جندی شاپور، کتاب های بی شماری از زبان های هندی، سریانی و یونانی به پهلوی ترجمه شد. پس از ورود اسلام به ایران، ایرانیان به دلیل علاقه فراوان به فراگیری قرآن و حدیث، به سرودن و نوشتن اثرهای اسلامی روی آوردند و گام های نوین دیگری را در زمینه ی گسترش صنعت کتاب برداشتند. در این دوره از 6 نوع کاغذ استفاده می شد و کاغذها به نام شهرهای تولیدکننده شناخته می شدند که کاغذ سمرقندی، مرغوب ترین و مشهورترین کاغذ درایران به شمار می رفت.
روند پیشرفت کتاب در دوره ی صفویان به دلیل شکل گیری شغل هایی همچون منشی گری، مُحرری(نویسندگی) و مجلدگری سرعت بیشتری به خود گرفت. فنون کتاب سازی و کتاب آرایی در تمام دوره های اسلامی در ایران رایج بوده است و گروه های بسیاری از وراقان وصحافان به این امر مشغول بودند، چنان که برای این گروه بازاری مخصوص پدید آمد، در دوره ی قاجاریان به دلیل ایجاد صنعت چاپ و رواج یافتن کتاب های چاپ سنگی، تحول فرهنگی بزرگی در ایران آغاز شد. در این هنگام به سبب غیرمرغوب بودن کاغذ کتاب های چاپ سنگی، تولید کتاب ارزان بود و این موضوع امکان دسترسی گروهی از کتاب دوستان را به کتاب های مورد علاقه شان به وجود آورد.
میرزا قایم مقام توانست در این زمان نخستین کتاب چاپ سنگی به نام جهادیه را در تبریز منتشر کند، با افزایش چاپخانه ها در کشور، روزنامه ها نیز منتشر شدند و گام های نوین دیگری در پیشرفت این صنعت برداشته شد اما در دوره ی پهلوی سایه ی سانسور و خفقان سیاسی بیش از پیش بر انتشار مطبوعات و کتاب ها سایه افکنده بود، بدین دلیل که کتاب های اسلامی اجازه ی انتشار نداشتند.پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران نشر کتاب بسیار گسترده شد و با توجه به این امر، فرهنگ کتاب و کتابخوانی در ایران بیش از بیش رواج یافت، به گونه یی که امروز این صنعت با انتشار کتاب های فراوانی در زمینه های مختلف، بسیار پیشرفت کرده است.اهمیت این امر سبب شد تا وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در 1372 هجری خورشیدی در راستای اجرای فرمان آیت الله خامنه ای مقام معظم رهبری، درباره ی توسعه ی نمایشگاه های کتاب در سطح کشور و تشویق مردم به کتابخوانی، بیست و چهارم آبان را به نام روز کتابخوانی و یک هفته به نام هفته ی کتاب نامگذاری کرد.
مي توان فضل و معرفت انسان را از اندازه گرايش و عشق او به کتاب و کتابخواني ميزان کرد و مي توان از اين محک گوهر آدميان عيار گرفت. هر روز رسانه اي و فرهنگ پروري به جمع فرهنگ سازان جهان انديشه راه مي يابد، اما هرگز قدر و منزلت کتاب رو به کاهش نمي گرايد و غباري بر آيينه خورشيد کتاب نمي نشيند. گشت و گذار در هيچ صحرايي به اندازه گرداندن ديده بر روي برگ هاي کتاب طراوت بخش نيست. و به حق که ميان حق و باطل فاصله همان قدر است که ميان گشودن و بستن کتاب.
اگر باز جويي خطا از صواب
نيابي يکي همنشين چون کتاب
کتاب ميراثي ماندگار، پديده اي باشکوه و با ارزش و عنصري رشد افرين و روشن گر در پهنه زندگي بشر است. افتخار ما نيز در اين است که فرهنگ باورهاي ديني ما - يعني آيين مقدس اسلام- مبتني بر ارزش بينش و دانش و ارجمندي کتاب و نگارش است و خداوند منان معجزه ابدي آخرين و محبوب ترين فرستاده اش را يک کتاب قرار داده است. قرآن کريم سرامد همه کتاب هاي عظيم است. هم چنين پيشينه فرهنگي ما و شمار کتاب ها و کتابخانه ها در عصر شکوفايي تمدن اسلامي و اهتمام دانشمندان اسلامي و ايراني در پديد آوردن آثار ارزشمند جهاني، همه و همه ناظر بر اهميت کتاب و کتابخواني است. وظيفه همه افراد فرهيخته و همه نهادهاي فرهنگي کشور است که در اشاعه، گسترش و تقويت هر چه بيشتر مسأله کتاب و کتابخواني اهتمام ورزند و در يک کلام، همه درد آشنايان و دل اگاهان به منظور بسيج همگاني براي گسترش فرهنگ کتاب و کتابخواني بپا خيزند تا هنگام خجسته اي پيش آيد که در آن، (کتاب) همه جا، براي همه کس و در همه وقت به وفور يافت شود و مطرح باشد و هيچ کس در هيچ جا بهانه اي براي کتاب نخواندن نداشته باشد.
کتاب و تحول فرهنگي:
بي ترديد پيرايش فرهنگ از زوايد زيان آور، آرايش فرهنگ پاکي و خلوص و گسترش فرهنگ در همه سطوح و براي تمام اقشار، نياز به تلاش و همبستگي فراوان دارد و کتاب مي تواند در عرصه و ميدان بخوبي به کار گرفته شود و کارايي خود را به نيکي به منصه ظهور و بروز برساند. در تحول فرهنگي جامعه مطمعئناً نياز به آن است که ما در باب فرهنگي و علوم و معارف بشري، هم ارتقاء فرهنگي پيدا مي کنيم، هم شمول فرهنگي و هم خلوص فرهنگي، يعني خالص کردن فرهنگ اسلامي و ايراني خود از چيزهايي که زايد و مضر است. بلاشک معارف کنوني که در اختيار ماست بخاطر ضعف و انحطاط فرهنگي در طول دوره هاي اخير دچار آن بوديم با برخي زوايد مضر همراه است که بايستي فرهنگ ملت ما که بر پايه هاي اسلامي و بينش اسلامي هم متکي است از آن استخلاص شود اين سه چيز براي تحول فرهنگي جامعه لازم است: رقاء فرهنگي، خلوص فرهنگي، شمول فرهنگي، ... هوشمندي و با فرهنگ بودن، حقاً بايستي به همه قشرها و به همه مردم گسترش پيدا کند، و اين تلاش و مجاهدت لازم دارد.
نقش بر جسته کتاب:
نقش برجسته، والا، حساس و سازنده کتاب در پويش هاي تکامل آفرين فردي و اجتماعي ناشي از گستردگي روح ارزشي دانش و بينش و ابهت و اهميت فرهنگ مکتوب در تاريخ بشري است، و به راستي سزاوار نيست چنين عنصر مهمي را بدست فراموشي و يا کم توجهي بسپاريم. در اهميت عنصر کتاب براي تکامل جامعه انساني همين بس که تمامي اديان آسماني و رجال بزرگ تاريخ بشري، از طريق کتاب جاودانه مانده اند و روابط فرهنگي جامعه بشري نيز از پوشش کتاب و مبادلات فرهنگي تقويت شده است.
مطالعه نه تنها زیر بنای تحقیق به شمار می رود بلکه به عقیده بسیاری از کارشناسان جزو نیازهای روحی و معنوی انسان است.کتابخوانی تا جایی اهمیت دارد که در دین مبین اسلام بر مطالعه و کتابخوانی و کسب علم، ارزش و اعتبار خاصی قایل شده و خداوند متعال نیز در قرآن کریم به قلم و آنچه می نویسد، قسم یاد می کند.نقش کتاب در هدایت، رستگاری و پیشرفت علمی و فرهنگی انسانها و جامعه بشری مورد توجه قرار گرفته و بر کسی پوشیده نیست.بررسی اجمالی نشان می دهد چنانچه آگاهی مردم رشد پیدا کرده است بی شک در اثر مطالعه این امر محقق می شود به تناسب آن رفتارهای سیاسی ، اجتماعی ، فرهنگی نیز تقویت شده و در فرهنگسازی و توسعه جامعه موثر خواهد بود.اما تامل در این که کتاب تا چه اندازه در زندگی امروزی ما ایرانیان جایگاه خود را حفظ کرده است، جای بسی تامل و تاسف دارد.گذری کوتاه به کتابخانه های شهر با انبوهی از کتاب هایی که غبار خاک روی آنها را گرفته و تعداد اندک مراجعان به این مراکز بیانگر غربت فرهنگ کتابخوانی و مطالعه در جامعه امروزی است.
کتاب این یار همیشگی که با وجود پیشرفت رسانه های مختلف مجازی در بین برخی اهالی همچنان جایگاه خود را دارد، هنوز نتوانسته آنگونه بایسته و شایسته است، جایگاه واقعی خود را بین مردم کسب کند در حالی که کتاب مهمترین ابراز پیشرفت جوامع محسوب می شود و توسعه هر کشوری به سطح آگاهی افراد آن جامعه بستگی دارد.اگر چه مطالعه و ترویج آن میان مردم و گنجاندن کتاب در سبد فرهنگی خانواده ها دغدغه مسوولان کشور بوده است وپس از پیروزی انقلاب اسلامی و حرکت کشور به سمت توسعه علمی، مسوولان اقدام های مناسب و مطلوبی از جمله گسترش کتابخانه های عمومی، راه اندازی مراکز کانون پرورش فکری، پخش و نشر گسترده کتاب با موضوع های گوناگون، تعدد مجله ها، روزنامه ها و نشریه های مختلف انجام داده اند ولی برای رسیدن به نقطه مطلوب همچنان راهی طولانی وجود دارد.بر اساس آخرین بررسی های انجام شده سرانه مطالعه روزانه افراد در کشور 75 دقیقه و 36 ثانیه است که این نرخ اگر چه از استاندارد جهانی فاصله زیادی دارد ولی متاسفانه در استان ایلام این سرانه از نرخ کشوری نیز پایین تر بوده و 57 دقیقه و 40 ثانیه است به نحوی که این سوال در ذهن بی جواب می ماند که «دوری از یاری مهربان به چه قیمتی؟».
بسیاری از کارشناسان حوزه فرهنگی و اجتماعی توجه به مطالعه و کتابخوانی در مدارس و خانواده ها، مشارکت رسانه ها برای توسعه مطالعه در جامعه و توسعه کتابخانه ها در مناطق روستایی را از عوامل تاثیرگذار در توسعه فرهنگ مطالعه می دانند. از طرفی توسعه فضاهای مجازی و اینترنت و محتوای ضعیف برخی کتاب ها و روزنامه ها موجب کاهش روی آوردن مردم به مطالعه می شود، از طرف دیگر خانواده ها نیز در ترویج فرهنگ کتابخوانی به فرزندان اهتمام جدی ندارند.نظام آموزشی در گسترش و نهادینه ساختن فرهنگ مطالعه و کتابخوانی نقشی کلیدی وسرنوشت ساز دارد.برای ایجاد شوق و رغبت نسبت به کتاب و مطالعه باید در مدارس به نحو شایسته و علمی پرداخته شده و یک برنامه مشخص علمی در این زمینه وجود داشته باشد.در این زمینه تجهیز مدارس به کتابخانه های مجهز و ارایه تازه های نشر در این زمینه بسیار موثر خواهدبود.
همیشه بر درب کتاب بکوب آنجا از هیاهوی دنیا رها می شوی و آرام می گیری . واژه ها به استقبالت می آیند وسردرگمی متوقف می شود . آنجا همواره به تو ، پای دویدن و بال پرواز کردن می دهند... جای دیگر گونه ایست .هرگز برای خواندن دیر نجنب و رهگذر نباش که اگر یکبار به این خانه میهمان شوی ، بی تردید دیگر هرروز کفش هایت را بر می داری و با لذت و هیجان تمام جاده ی رسیدن را می شتابی.هرچه می توانی بر سماجتت در ورق زدن کتاب ها ، اضافه کن . آنها، رئوفند و صاحب زیباترین رویاها و واقعیت ها .دوستانی که جای خالی شان ، بزرگترین جای خالی دنیاست .هرروز ، هرکس باید به اندازه فهم اش ، راوی این دنیای بزرگ باشد . زیر باران رحمت و دانایی خیس شود و از آبشارعلوم تازه جرعه ای بنوشد و صخره ها و دیوارهای فاصله را بردارد .باید دل سپرده شود. به طلوع و غروب خودش نگاه کند.به اینکه چقدر در عالم علم ، مسافر شده است و چقدر درآغوش کتاب پلک هایش را برای فهمیدن باز نگه داشته است .چشم ها باید همیشه برای جستجوی حروف،تب کنند و نباید دلی با نخواندن ، شریک شود و تاب بیاورد... نباید اجازه داد واژه ها دور سر نگاهمان نچرخند و عطر کتاب در خانه ته بکشد .
کاش همه ، همه جای دنیا روح شان را خوشبخت کنند و سروسامان بدهند و برای شعف کالبدشان هرروز چند صفحه اندیشه تورق کنند و چند پله از تاریکی دنیا بالا بروند . کاش همه هرروز به خودشان احترام بگذارند و مسافر جاده دانایی و سکوت و ایمان باشند .بیست و چهارم آبان روز کتاب و کتابخوانی، فرصتی مغتنم برای توجه بیش از پیش به این گنجینه ی ارزشمند محسوب می شود که بیانگر فرهنگ و دانش هر کشور و هموار کننده ی مسیر انسان در راه دستیابی به قله های کمال و سعادت است.
هرکس باید به اندازه وسع اش ، راوی این دنیای بزرگ باشد و از ناگفته های خواندن بگوید.برود به جهان علم و از فلسفه نفسگیر دانایی سر در بیاورد . کتاب بردارد و خودش را بخواند و کمی دور شود از غائله بی پایان زندگی.گاهی با یک کتاب عزلت بگیرد و ساعت ها ورق بزند و با جملات سخت و آسان بخوابد و بیدار شود . اصلا هرکسی زیرپوست لحظاتش باید کمی حروف تازه بریزد و تا می تواند رویاهایش را به وجد بیاورد.برخیزد و برای اندیشه اش دل بسوزاند و هرروز خودش را به سرزمین فهمیدن برساند.نگذارد فقر ، ذهنش را فتح کند.باید هر آدم کمی ناپلئون بناپارت جهان دانستن باشد . به کشور بی کرانه کتاب بتازد و به نادانی هایش لشگرکشی کند .تا می شود با صدای خش خش برگه های کتاب الفت بگیرد و به روحش اکسیژن و هوای تازه برساند.
هرکسی باید راوی قصه زیبای کتاب باشد و دست دوستی دراز کند به سمت حروفی که شب و روز معجزه می کنند.به سفرهای پُرفراز و نشیب اش ، آری بگوید و بی واهمه به قلب ماجرای بزرگ عشق پا بگذارد.آنقدر برود تا به شیدایی و شوریدگی و عافیت برسد و ذره ذره مهر و رنج ناب این دیار را مزه مزه کند .آنقدر بخواند که به مسافری شبیه شود که قصدش سفر به تمام کره زمین است . مسافری که هرروز کوله ی بارش را بردوشش سفت می کند و به راه می افتد تا آرام آرام نادیده ها را ببیند و ناشنیده ها را بشنود و نمک گیر آب و خاک هرصفحه شود ، مجنون شود ، دل ببازد . آن اندازه که بی دانش نتواند دم و بازدم کند ، نتواند روزمره داشته باشد .خلوت با کاغذ را دوست بدارد و به خورشید هر جمله ی خوب ، ایمان بیاورد.بداند که جمله ها می توانند شفا ببخشندو طبیب باشندپنجره چشم هایش را با کتاب شریک کند و از طفل بازیگوش خود ، بالغ سربه راهی بسازد که لحظه به لحظه سروددانایی سر می دهد و از دنیای بی خبری عبور می کند.بداند آنکه در سایه کتاب نفس می کشد ، کورمال کورمال خودش را پیدا می کند و هرگز غمگین نمی ماند.بداندآغوش گرم کلمات،همواره مادر نوازشگری خواهد بود که کودکانگی ها را به سینه می فشارد و اجازه نمی دهد کسی درتاریکی و تنهایی تمام شود.
طی بیش از یک دهه گذشته کتاب مانند بسیاری از برنامه های فرهنگی و هنری دیگر به مصیبت بحران مخاطب دچار شده است.این در حالی است که برای چاپ بسیاری از کتاب ها یا اجرای برنامه های فرهنگی میلیون ها ریال هزینه می شود اما به طور معمول با استقبال مخاطب واقعی رو به رو نمی شود.یکی از شیوه های موفق وآزمایش شده برای ترویج فرهنگ کتاب خوانی ایجاد «هسته های کتاب خوانی» در محلات و مساجد و برگزاری مسابقات کتاب خوانی در حوزه های تاریخی، ادبی و علمی است.
زنان خانه دار، پس از دانشگاهیان دومین قشری هستند که بیشترین میزان مطالعه را دارند و همین افراد می توانند در نهادینه کردن فرهنگ کتاب خوانی در نسل های بعدی نیز موثر باشند. باید ساز و کاری بنیان گذاشته شود که در یک برنامه منسجم و هماهنگ و با حضور رسانه های جمعی از نویسندگان و مولفان تجلیل شود.با روش های موجود و اهدای کتاب به کتابخانه های روستایی،کتاب به دست مخاطب نمی رسد در حالی که اگر کتاب های اهدایی از طریق کتابخانه ها به اعضای فعال اهدا شوند، ثمربخش تر خواهد بود. ترویج فرهنگ مطالعه به تمامی دستگاه ها مرتبط است و هر یک از ادارات در حوزه اختیار خود بایدفعالیت های ابتکاری و خلاقانه در حوزه کتابخوانی انجام دهند.
کتاب همیشه با من وهمراه من است ، مرا آگاهی می دهد، راه درست زندگی را نشان می دهد، به سرمنزل مقصود می رساند،هدایت و همراهی می کند همانگونه که بخواهم.آری کتاب این گونه است که مرا همراهی کرد و غنی؛ به من آگاهی داد تا جایی که لقب «یار مهربان» به خود گرفت و درزندگی انسان ها جایگاه ارزشمندی یافت.کتاب به گفته بسیاری از کارشناسان حوزه فرهنگی و اجتماعی یکی از ابزارهای مهم توسعه محسوب می شود که زمینه آگاهی بخشی مردم جامعه را در حوزه های گوناگون فراهم می آورد.
فرجام سخن:
اصل مسئله کتاب به قدری مهم است که در آیات متعدد قرآن کریم از آن زیاد نام برده شده است و جالب است بدانید کتاب در دنیا و آخرت کاربرد دارد چرا که کتاب کار یک کیفرخواست در قیامت را انجام می دهد. مجرمی که در قیامت احضار می شود برای اینکه جرمش ثابت شود پرونده و کتاب خود را در قیامت به دستش می دهند تا آن را بخوانند، بنابراین در روز قیامت کتاب یک علامت است که فرد جهنمی است یا بهشتی. در طول تاریخ فرهنگ ها بیشترین صدمه به کتاب را قوم مغول وارد کرده است که البته بعد از تشکیل حکومت صفویه این صدمه تا حدودی احیا شد. برای احیای این صدمه عده بسیاری کمر همت بستند که گل سرسبد آنها علامه طباطبایی و مجلسی هستند.سل های آینده باید به وسیله کتاب به آثار ارزشمند تاریخ فرهنگ دست یابند و این موضوع را مدیون بزرگان و فرهیختگان این عرصه هستیم.کتاب همچنان که نقشی بسیار ارزشمند دارد اما شمشیر دولبه ای است چرا که می توان با قلمی سمی کتابی مسموم نوشت که ضررش زیاد است اما کتاب های خوب و مفید به برکت انقلاب اسلامی بسیار زیاد است.
عالم کتاب و کتابخوانی، عالمی است همیشه بهاری؛ چرا که دانش همواره طراوت و رشد و شکوفایی به همراه می آورد. کتاب آینه ای است تمام نما از تجربه ها، آموخته ها، دانستنی ها و علوم مختلف که دیگران با رنج فراوان بر صفحه ماندگار آن به جا گذاشته و چون هدیه ای گرانبها به دست ما رسانده اند. این برگ های سرشار از دانش نه به سادگی که گاه با تلاشی به گستره عمر یک دانشمند در پی هم آمده اند و امروز به آسانی در دست ما قرار گرفته اند. پس به جاست که آن تلاش های گذشته را ارج نهیم و قدر کتاب را بدانیم.
باید از هم اکنون ضرورت مطالعه در زندگی مان را باور کنیم و سعی کنیم عادت به مطالعه را از کودکی در فرزندانمان نهادینه کنیم. به نظر من واقعا بهترین راه ارتقاء مطالعه در جامعه ایجاد بسترهای لازم کتابخوانی از دوران خردسالی است و اگر زیربنا اساسی باشد، علاقه به مطالعه در سنین بزرگسالی بیشتر خواهد بود. یادمان باشد که زیاد وقت نداریم و در این فرصت کوتاه عمر و در جهانی که جهان سرعت است و روز به روز به این سرعت افزوده می شود برای این که از این کاروان علم و زندگی عقب نمانیم باید زمان بیشتری را به مطالعه اختصاص بدهیم.
جاحظ یکی از ادیبان مشهور و دانشمند مشهور جهان اسلام است. وی درباره کتاب سخن جالبی دارد، ایشان می فرماید کتاب درختی است که همیشه پربار و پرمیوه و ثمر است. کتاب همنشینی است که تو را خسته و ملول نمی سازد، دوستی است که تو را فریب نمی دهد، رفیقی است که به تو آزار نمی رساند. اگر مطالعه کتاب هیچ فایده ای نداشته باشد جز همین که تو را از ایستادن بیهوده در منزل و نگاه کردن به عابران باز دارد، کفایت می کند.گشت و گذار در هیچ صحرایی به اندازه گرداندن دیده بر روی برگهای کتاب طراوت بخش نیست. و به حق که میان حق و باطل فاصله همان قدر است که میان گشودن و بستن کتاب.کتاب، رسولی ست که زندگی را در دستانت به تماشا می گذارد تا لحظه های تنهایی ات را با خویش خلوت کنی و دل به معبود بسپاری و هوایی است که نفس کشیدن را فراهم می کند.
کتاب به مانند دریچه کوچکی به دنیا و زندگی بشر است کتاب میراثی ماندگار، پدیده ای باشکوه و با ارزش و عنصری رشد آفرین و روشنگر در پهنه زندگی بشر است. افتخار ما نیز در این است که فرهنگ باورهای دینی ما یعنی آیین مقدس اسلام مبتنی بر ارزش بینش و دانش و ارجمندی کتاب و نگارش است و خداوند منان معجزه ابدی آخرین و محبوبترین فرستاده اش را یک کتاب قرار داده است. قرآن کریم سرآمد همه کتابهای عظیم است. همچنین پیشینه فرهنگی ما و شمار کتابها و کتابخانه ها در عصر شکوفایی تمدن اسلامی و اهتمام دانشمندان اسلامی و ایرانی در پدید آوردن آثار ارزشمند جهانی، همه و همه ناظر بر اهمیت کتاب و کتابخوانی است. وظیفه همه افراد فرهیخته و همه نهادهای فرهنگی کشور است که در اشاعه، گسترش و تقویت هرچه بیشتر مسأله کتاب و کتابخوانی اهتمام ورزند و در یک کلام، همه درد آشنایان و دل آگاهان به منظور بسیج همگانی برای گسترش فرهنگ کتاب و کتابخوانی بپا خیزند تا هنگام خجسته ای پیش آید که در آن، (کتاب) همه جا، برای همه کس و در همه وقت به وفور یافت شود و مطرح باشد و هیچ کس در هیچ جا بهانه ای برای کتاب نخواندن نداشته باشد.