مهمترین فایده ازدواج در نگاه رهبری
تاریخ انتشار : چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ ساعت ۱۰:۰۸
Share/Save/Bookmark
 
مهمترین فایده ازدواج در نگاه رهبری

به گزارش کردستان وب نوشت :

فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری به مناسبت سالروز ازدواج فرخنده و مبارک حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه سلام الله علیها.

فرازهایی از فرمایشات مقام معظم رهبری به مناسبت سالروز ازدواج فرخنده و مبارک حضرت علی(ع) و حضرت فاطمه سلام الله علیها به این شرح است:

- صبغه دینی و تقدس ازدواج
ازدواج یک تقدسی دارد از نظر ادیانی که حالا من می شناسم. غالباً مراسم ازدواج، یک مراسم مذهبی است؛ مسیحیها آن را توی کلیسا انجام می دهند، یهودیها آن را در کنائسشان انجام می دهند؛ مسلمانها هم اگرچه در مسجد انجام نمی دهند، اما اگر بتوانند، در مشاهد مشرفه، و الّا در ایام متبرک دینی و عمدتاً به وسیله رجال دین، این را انجام می دهند. رجل دینی هم وقتی برای ازداوج نشست، مبالغی دین بیان می کند. بنابراین صبغه، کاملاً صبغه دینی است.(1)

- مهمترین فایده ازدواج
مسأله ازدواج و تشکیل خانواده در شرع مقدس امر بسیار مهمی است و فواید بسیاری هم دارد، اما مهم ترین فایده و هدف ازدواج عبارت است از تشکیل خانواده. نفس این علقه زوجیت و تشکیل یک واحد جدید، مایه آرامش زن و مرد و مایه کمال و اتمام شخصیت آن ها است. بدون آن، هم زن و هم مرد، هر دو ناقصند. همه مسایل دیگر، فرع بر این است. اگر این کانون، سالم و پایدار باشد، هم روی آینده و هم روی همین وضع فعلی جامعه تأثیر خواهد گذاشت.(2)

- اساس ازدواج در اسلام؛ سادگی
اساس ازدواج در اسلام بر سادگی است. در اوایل انقلاب نیز همین طور بود، منتها متأسفانه این فرهنگ تکاثر و تفاخر و سرمایه داری، یک خرده کار را مشکل کرد. متأسفانه بعضی از مسؤولان هم با ازدواجهای کذاییِ خانواده هایشان، مشکلاتی را درست کردند.(3)

- لزوم بنای زندگی بر سادگی و ساده زیستی
در همه امور زندگی تان، سادگی را رعایت کنید. اولش هم از همین مراسم ازدواج است، از این جا شروع می شود. اگر ساده برگزار کردید، قدم بعدی اش هم می شود ساده و الا شما که رفتید آن مجلس کذایی، مثل اعیان و اشرافهای زمان طاغوت را درست کردید، بعد دیگر نمی توانید بروید توی خانه کوچکی، مثلاً با وسایل مختصری زندگی کنید. این جور نمی شود. دیگر چون خراب شده و از دست رفته است. از اول، پایه زندگی را براساس سادگی و ساده زیستی بگذارید تا زندگی بر خودتان، بر کسانتان و بر مردم جامعه ان شاءالله آسان شود.(4)

- اساس خوشبختی در ازدواج؛ محبت، نه تشریفات
در ازدواج، اصل قضیه محبت است. دخترها و پسرها این را بدانند. این محبتی را که خدا در دل شما قرار داده، حفظ کنید.(5) این رابطه انسانی، بر اساس محبت و رابطه عاطفی استوار است، یعنی زن و شوهر باید به هم محبت داشته باشند و همین محبت، همزیستی آن ها را آسان خواهد کرد، به پول و تشریفات و این چیزها هم بستگی ندارد.(6) محبت، خانواده را پایدار می کند، محبت مایه آبادی زندگی است. کارهای سخت، به برکت محبت، برای انسان آسان می شود.(7)این محبت زن و شوهر هم جزو محبت های خدایی است. این از آن محبت های خوب است. هر چه بیشتر شود، بهتر است. زن و شوهر باید به هم محبت بورزند، این اساس خوشبختی است. خوشبختی در این است که زن و شوهر همدیگر را دوست داشته باشند.(8)

- عوامل زائل کننده جنبه قدسی ازدواج
ازدواج یک جنبه قدسی دارد؛ این جنبه قدسی را نباید از آن گرفت. گرفتن جنبه قدسی به همین کارهای زشتی است که متأسفانه در جامعه ما رائج شده.این مهریه های سنگین به خیال این که می تواند پشتوانه حفظ خانواده و حفظ زوجیت باشد، تعیین می شود، در حالی که اینجور نیست. حداکثر این است که شوهر از دادن امتناع می کند، می برندش زندان؛ یک سال، دو سال زندان می ماند. در این اقدام، به زن چیزی نمی رسد؛ او بهره ای نمی برد، جز این که کانون خانواده اش هم متلاشی می شود. این که در اسلام از حضرت امام حسین - علیه السّلام - نقل شده که فرمود: ما دخترانمان و خواهرانمان و همسرانمان را جز با مهرالسّنه عقد نکردیم، به خاطر این است؛ و الّا می توانستند. این کم کردن، با یک محاسبه است. یا همین تشریفات زائد ازدواج، خرجهای زیاد، مجالس متعدد که واقعاً انسان دلش می گیرد وقتی می شنود.(9)

- عمده موانع ازدواج، موانع فرهنگی
عمده (موانع ازدواج)، موانع فرهنگی است؛ عادتها، تفاخرها، تکاثرها، چشم و هم چشمیها، تجمل طلبی ها، این ها است که یک مقدار نمی گذارد آن کاری که باید انجام گیرد، صورت پذیرد. باید شما و خانواده هایتان این گره ها را باز کنید. من از ازدواجهای دانشجویی که هر سال برگزار می شود، بسیار خشنود و خرسندم. اگر عادت کنند که ازدواجها را ساده، بی پیرایه و بی تشریفات انجام دهند، فکر می کنم که بسیاری از مشکلات حل خواهد شد.(10)

- انگیزه برای ازدواج
انگیزه برای ازدواج، باید تبدیل بشود به یک اقدام عملی، یعنی ازدواج باید تحقق پیدا بکند. این که خدای متعال می فرماید: «اِن یَکونوا فُقَرآءَ یُغنِهِمُ اللهُ مِن فَضلِه»، این یک وعده الهی است؛ ما باید به این وعده، مثل بقیه وعده های الهی که به آن وعده ها اطمینان می کنیم، اطمینان کنیم. ازدواج و تشکیل خانواده، موجب نشده است و موجب نمی شود که وضع معیشتی افراد دچار تنگی و سختی بشود، یعنی از ناحیه ازدواج کسی دچار سختی معیشت نمی شود، بلکه ازدواج ممکن است گشایش هم ایجاد کند.(11)

- اصرار پیامبر(ص) بر ازدواج زود جوانها
پیامبر اکرم(ص) اصرار داشتند جوان ها زود ازدواج کنند؛ چه دخترها و چه پسرها؛ البته با میل خودشان و با اختیار خودشان، نه این که دیگران برایشان تصمیم بگیرند. ما هم باید در جامعه خودمان، این را رواج دهیم. جوان ها در سنین مناسب، وقتی از دوران جوانی خارج نشده اند، در همان حال گرمی و شور و شوق باید ازدواج کنند. این برخلاف برداشت و تلقّی خیلی از افراد است که خیال می کنند ازدواج های دوران جوانی، ازدواج های زودرس است و ماندگار نیست، درست برعکس است. این گونه ازدواج ها اگر درست صورت بگیرد، ازدواج های بسیار ماندگار و خوبی هم خواهد بود و زن و شوهر در چنین خانواده ای کاملاً با هم صمیمی خواهند بود.(12)

- نگذارید بالابودن سن ازدواج ادامه یابد
محیط دانشجویی محیط خوبی و مناسبی است برای زمینه سازی ازدواج. به نظر من بر روی مسأله ازدواج جوانها، خود جوانها، اولیای خانواده هایی که جوانها متعلق به آن ها هستند و مسؤولان ذی ربط مرتبط با دانشگاه، فکر کنند و تصمیم بگیرند؛ نگذاریم سن ازدواج - که امروز متأسفانه بالا رفته؛ به خصوص در مورد دختران - ادامه پیدا بکند.(13)
بلاشک یکی از چیزهایی که باروری را محدود می کند، بالارفتن سنّ ازدواج است؛ خب، این یکی از کارهایی است که باید در کشور فکر بشود. چرا سنّ ازدواج در کشور ما بالا رفته؟ مگر جوان هفده ساله، هجده ساله، نوزده ساله، احتیاج ندارد به اطفاء نیاز جنسی و غریزه جنسی؟ ما باید به این فکر کنیم.(14)

- آسان بگیرید، خداوند کفایت می کند
جوان ها وقتی صحبت می شود، می گویند: اگر ازدواج کنیم، بعدش چه کار کنیم برای خانه، برای شغل؟ این ها همان قیودی است که همیشه جلوی کارهای اصلی و اساسی را می گیرد. (خداوند) فرمود: «إن یکونوا فُقراءَ یُغنِهِم اللهُ مِن فضلِهِ»؛ یعنی خدای متعال این ها را کفایت خواهد کرد، ازدواج بکنید. ازدواج در وضع معیشت آن ها، دشواری خاصّی به وجود نمی آورد، بلکه به عکس، خداوند آن ها را از فضلش غنی هم می کند. این را خدای متعال فرموده است.ما برای خودمان به قول معروف به جای خرج، بَرج درست می کنیم، اضافه های زندگی و نیازهای کاذب به وجود می آوریم. (در این صورت) البته مشکل پیش می آید. (در اینجا) تقصیر کیست؟ در درجه اول تقصیر متمکّن است؛ آن کسانی که امکانات دارند، سطوح را بالا می برند، سطوحِ خواهش ها و توقعات و نیازهای کاذب را بالا می برند. بعد هم تقصیر بعضی از مسؤولین است که بالاخره باید بگویند، باید وسایل را فراهم کنند، فراهم نمی کنند.(15)

- عقد اسلامی یا عقد جاهلی؟!
در ازدواج، شرع مقدس اسلام، قیودِ جاهلی و شرایط مرسوم بین جهّال را برطرف کرد و یک سلسله حرف ها و شرایط جدید و سنّت های تازه ای را پایه گذاری کرد، (اگر) ما کاری کنیم که عقد و ازدواجِ ما از آن چیزهایی که اسلام اِزاله کرده، دور و پاک باشد و به آن سنّت هایی که اسلام بنیان گذاری کرده است، آراسته و مزیّن باشد، عقد و ازدواجِ ما اسلامی خواهد شد و عقد بر اساس رضای پیامبر اسلام(ص) و رهبر عظیم الشأن بشریت خواهد شد. اگر خدای ناکرده آن چیزهایی را که اسلام اِزاله کرد و بیرون ریخت، این ها را ما در عقد ازدواج بیاوریم، آن وقت عقد ما، عقد جاهلی خواهد شد. خودمان مسلمانیم، اسممان مسلمان است، امّا کارمان کار جاهلیّت خواهد شد. اگر آن چیزهایی را که اسلام در کار ازدواج بنا گذاشت، این را رعایت نکنیم، باز عقد، عقد اسلامیِ کامل نخواهد بود.(16)

- پیامد تشریفات زیاد ازدواج؛ فساد اخلاق
متأسفانه این پرداختن به تشریفاتِ ازدواج و مهریه های گران و جهیزیه های سنگین و مجالس آن چنانی، خیلی اخلاق ها را فاسد کرده است.(17) هر چه مراسم را کمتر و و ساده تر بگیریم، بهتر است. بگذارید آن کسانی که ندارند، به ازدواج تشویق شوند و آن کسانی که ندارند، مأیوس نشوند.(18) ساده برگزارکردن ازدواج - چه در مهریّه، چه در جهیزیّه و چه در مجلسِ عروسی - ننگ نیست.(19)

- مهریه و جهیزیه سنگین؛ مال دوران جاهلیّت
خیال نکنید آن وقت ها (دوران پیامبر(ص) مهریه زیاد و سنگین یا جهیزیه زیاد سرشان نمی شد، چرا آقا! آن وقت ها هم بعضی، از این بی عقلی ها مثل بی عقلی های زمان ما را داشتند که مثلاً یک میلیون مثقال طلا مهریه دخترشان بکنند، درست مثل همین بی عقلی هایی که امروزه بعضی ها دارند. این کارهای مبالغه آمیز، کار جُهّال است.(20)مهریه سنگین مال دوران جاهلیّت است. پیامبر اکرم(ص) آن را منسوخ کرد. پیامبر(ص) از یک خانواده اعیانی است، خانواده پیغمبر(ص) تقریباً اعیانی ترین خانواده قریش بودند. خود ایشان هم که رئیس و رهبر این جامعه است، چه اشکالی داشت دختر به آن خوبی که بهترین دختران عالم است و خدای متعال او را «سیدة النّساء العالمین» قرار داد، «من الاوّلین و الآخرین»، با بهترین پسرهای عالم که مولای متقیان است، می خواهند ازدواج کنند، مهریه ایشان زیاد باشد؟ چرا ایشان آمدند و این مهریه کم را قرار دادند که اسمش «مَهر السُّنَّة» است.(21)

- مانع طلاق؛ اخلاق اسلامی، نه مهریه سنگین
بعضی ها می گویند: ما مهریه را سنگین می کنیم برای این که مانع طلاق بشویم، این خیلی خطای بزرگی است، هیچ مهریه سنگینی مانع از طلاق نمی شود و نشده است. آن چیزی که مانع طلاق می شود، اخلاق و رفتار و رعایت موازین اسلامی است.(22)

- مهریه، نه معامله
مهریّه هر چه کمتر باشد، به طبیعت ازدواج نزدیک تر است، چون طبیعت ازدواج معامله که نیست، خرید و فروش که نیست، اجاره دادن که نیست؛ زندگی دو انسان است. این ارتباطی به مسائل مادی ندارد، ولی شارع مقدّس یک مهریّه ای را معین کرده که باید یک چیزی باشد، اما نباید سنگین باشد، بایستی عادی باشد؛ جوری باشد که همه بتوانند انجام بدهند.(23)

- عزت دختر؛ به اخلاق، نه به مهریه و جهیزیه زیاد
جهیزیه برای دختر، مایه عزت نیست؛ عزت دختر به اخلاق او، به رفتار و شخصیت خود او است. بعضی از خانواده های عروس، خودشان را اذیت می کنند و به زحمت می اندازند و اگر پول هم ندارند، به زور پول تهیه می کنند، اگر پول دارند، زیادی خرج می کنند، برای این که یک جهیزیه پر زرق و برقی را مثلا در اختیار دخترشان بگذارند.(24)

- به خاطر تفاخر و تنافس!!!
می گویند: جهیزیه ما این چیزها را داشت، آیا جهیزیه دختر شما هم این ها را دارد؟! تفاخر و تنافس! یا مثلا می گویند که ما عقدمان را در فلان سالن گرفتیم. البته حالا که متأسفانه مرسوم شده است در هتلها می گیرند که کار بسیار بدی است. حتی گاهی شنیده یا دیده می شود بعضی افرادی هم که از آن ها توقع نیست، برای تفاخر به همدیگر، مراسم عقد خود را در هتلها و سالنها می گیرند! نه، مراسم عقد را در اتاق خانه و حیاط منزل خودتان یا همسایه تان بگیرید و مردم را دعوت کنید، همین طور که همیشه بوده است. این گونه محیطها، یک محیط انس خانوادگی است.(25)

- لزوم نقض عملی سنتهای غلط در مورد ازدواج
بعضی از تصورات و سنتهای غلط در مورد ازدواج وجود دارد که این ها دست وپاگیر است، مانع از رواج ازدواج جوانها است؛ این سنتها را باید عملاً نقض کرد. شما که جوانید، مطالبه گرید، پرنشاطید، پیشنهادکننده نقض خیلی از عادتها و سنتها هستید، به نظر من این سنتهای غلطی را هم که در زمینه ازدواج وجود دارد، بایستی شماها نقض کنید؛ این هم یک مسأله است که من تأکیدِ آن را لازم می دانم.(26)

- لزوم گفتمان سازی
تشکیل خانواده و ازدواج یک فرهنگ است، تعداد فرزندان یک فرهنگ است، اگر در این چیزها بینش مردم و جهت گیری مردم، جهت گیری درستی باشد، زندگی در جامعه جوری خواهد شد؛ اگر خدای ناکرده جهت گیری غلط باشد، زندگی جوری دیگری خواهد شد؛ خدای ناکرده به همان بلایی مبتلا خواهیم شد که امروز کشورهایی که خانواده را و بنیان خانواده را ویران کردند و شهوات را به راه انداختند - «وَاتَّبِعوُا الشَّهَواتِ فَسَوفَ یَلقَونَ غَیّا» - به آن سرنوشت دچار شدند.(27) این ها از آن مواردی است که گفتمان سازی می خواهد. خانمهای مؤثر، آقایان مؤثر، اساتید دانشگاه، روحانیون، به خصوص صدا و سیما و رسانه ها باید در این زمینه ها کار کنند؛ این را از این حالت بیرون بیاورند.(28)

شایسته است کسی که واسطه‌گری می‌کند خودش متأهل باشد و مقداری پختگی نسبت به مسائل ازدواج و خانواده داشته باشد و همچنین تا حدودی با مسائل روان‌شناسی آشنا باشد تا بتواند ویژگی‌های افراد را بشناسد و با طرف مقابل تطبیق بدهد.رهبر معظم انقلاب حضرت امام خامنه ای در دیدار دانشجویی ماه رمضان امسال با اشاره به اهمیت مسأله‌ی ازدواج جوانان، درباره‌ی عواقب بی‌تفاوتی در جامعه نسبت به این مسأله و تبعات سخت آن برای کشور هشدار دادند. ایشان خود جوان‌ها، خانواده‌ها و مسئولان مربوط را به اقدامات عملی برای حل این مشکل دعوت کردند و یکی از راهکارها را احیای سنت واسطه‌گری در ازدواج دانستند: «در گذشته معمول بود که براى ازدواج، افراد خیّر و مؤمنى پیدا می‌شدند، واسطه‌‌گرى می‌کردند، دخترهاى مناسب را، پسرهاى مناسب را، معرفى می‌کردند، ازدواج‌ها را راه مى‌‌انداختند؛ این کارها باید انجام بگیرد؛ باید واقعاً در جامعه یک حرکتى در این زمینه به‌‌وجود بیاید.»

بحث واسطه‌گری یا شفاعت در ازدواج، در فرمایشات خدای متعال و معصومین علیهم‌السلام ذکر شده است. در سوره‌ی مبارکه نور، آن‌جا که خداوند متعال می‌فرماید «وَأَنْکِحُوا الْأَیامى‌ مِنْکُمْ وَ الصَّالِحینَ مِنْ عِبادِکُمْ وَ إِمائِکُم»، دستور «َأَنْکِحُوا» خطاب به جامعه‌ی اسلامی صادر شده است و تمام اعضای این جامعه را دربرمی‌گیرد. یعنی همه مأمور می‌شوند که زمینه را برای ازدواج پسران و دختران فراهم کنند.در روایات ما بابی وجود دارد تحت عنوان «مَن تَزَوَّج اَخاه المُؤمِن» یعنی کسی که برای برادر مؤمنش، شرایط ازدواج را فراهم کند. روایات متعددی در این باب وجود دارد. مثلاً روایتی از امام صادق علیه‌السلام نقل شده است که ایشان فرمودند: «مَنْ‌ زَوَّجَ‌ عَزَباً کَانَ مِمَّنْ یَنْظُرُ اللَّهُ إِلَیْهِ یَوْمَ الْقِیَامَةِ» یعنی کسی که شرایط ازدواج فرد مجردی را فراهم کند، از کسانی است که خداوند در روز قیامت به او نظر می‌کند. یا در روایت دیگری از امام کاظم علیه‌السلام نقل شده است که فرمودند: «در روز قیامت که هیچ سایه‌ای جز سایه‌ی عرش خدا نیست، سه گروه زیر این سایه قرار می­گیرند.» آن‌وقت درباره‌ی اولین دسته فرمودند: «رَجُلٌ‌ زَوَّجَ‌ أَخَاهُ‌ الْمُسْلِم» مردی که شرایط ازدواج برادر مسلمانش را تأمین کند.

در روایت دیگری نیز از امیرالمؤمنین علیه‌السلام نقل شده است که فرمودند: «أَفْضَلُ‌ الشَّفَاعَاتِ‌ أَنْ‌ یَشْفَعَ‌ بَیْنَ اثْنَیْنِ فِی نِکَاحٍ حَتَّى یَجْمَعَ شَمْلَهُمَا» بهترین شفاعت‌ها این است که شفاعت شود بین دو نفر در ازدواج تا بالاخره زیر یک سقف قرار بگیرند.به نظر می‌رسد که در ادبیات دینی مسأله‌ی واسطه‌گری در ازدواج، مسأله‌ای حائز اهمیت است. به هرحال، فردی که می‌خواهد ازدواج کند، در خیلی از موارد کسی را نمی‌شناسد که مستقیماً سراغ او برود و نیازمند این است که از افرادی کمک بگیرد. در سیره‌ی بزرگان دین هم توجه به این نکته وجود داشته است. از جمله خود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم؛ وقتی که جوانی به نام «جُوَیبِر» خدمت حضرت می‌آیند، حضرت نگاه مهربانی به او می‌کنند و می‌فرمایند که چرا ازدواج نمی‌کنی؟ او هم در پاسخ مشکلاتی را مطرح می‌کند. بعد حضرت همان‌جا او را راهنمایی می‌کنند و می‌فرمایند که «انْطَلِقْ یَا جُوَیْبِرُ إِلَى زِیَادِ بْنِ لَبِیدٍ فَإِنَّهُ مِنْ‌ أَشْرَفِ‌ بَنِی‌ بَیَاضَة»4 جویبر! پیش زیاد ابن لبید برو و دختر او را خواستگاری کن. این معرفی کردن و واسطه‌گری از خود پیامبر اکرم صلی‌الله‌علیه‌وآله‌وسلم وجود داشته و معصومین علیهم‌الاسلام هم این روش را ادامه داده‌اند و به همین سبب علمای دین به ایشان در عمل به این سنت تأسی کرده‌اند.

افرادی که می‌خواهند به این امور بپردازند باید واجد ویژگی‌هایی باشند که برخی از آنها بایسته و برخی دیگر شایسته است. اول آن‌که شایسته است کسی که واسطه‌گری می‌کند خودش متأهل باشد و مقداری پختگی نسبت به مسائل ازدواج و خانواده داشته باشد و همچنین تا حدودی با مسائل روان‌شناسی آشنا باشد تا بتواند ویژگی‌های افراد را بشناسد و با طرف مقابل تطبیق بدهد که در این صورت، احتمال تشخیص درست بالا می‌رود.ویژگی دیگر این است که این شخص واقعاً قصدش این باشد که این معرفی کردن، زمینه‌سازی برای شکل‌گیری یک زندگی پایدار و سالم باشد و در تمام مراحل، این نکته را وجهه‌ی همت و عمل خود قرار دهد. بعضی‌ها ممکن است خدای نکرده اهداف مادی و نیت کسب درآمد داشته باشند. این کار را می‌کنند و برایشان مهم نیست که چه اتفاقی می‌افتد و بیش از هر چیز، می‌خواهند وصلتی صورت بگیرد. حتی بعضی‌ها می‌خواهند برای رسیدن به این ثواب‌هایی که گفته شده است، هر طور شده اقدام کنند و چشمشان را روی این‌که این دو نفر چقدر هماهنگی دارند یا ندارند ببندند و صرفاً به دنبال این باشند که آمار ازدواج‌هایی که توسط خودشان انجام می‌شود بالاتر برود!

نکته‌ی دیگر که بسیار هم مهم است آن‌که شخص واسطه‌گر باید حقایق را به دو طرف منتقل کند و برای این‌که مثلاً این وصلت صورت بگیرد نقاط ضعف را نپوشاند و نقاط قوت را زیاد بزرگ جلوه ندهد؛ آن‌چه هست را منتقل کند و بهتر و درست این است که تحلیل خودش را هم از شرایط افراد ارائه ندهد، بلکه خبرها را منتقل کند و تحلیل‌ها و برداشت‌ها را به عهده‌ی خود دو طرف بگذارد.

مسأله‌ی شفاعت در ازدواج یک مقوله‌ی تشکیکی و دارای مراتب مختلف است. یک وقت فردی می‌آید و فرصت بسیار مفصلی می‌گذارد و با یک برنامه و تحقیقات حساب شده، افراد را می‌سنجد و به یکدیگر معرفی می‌کند و پیگیری‌های لازم را انجام می‌دهد تا مسأله به نتیجه برسد که این، مصداق اتم و اکمل آن روایات است. ولی یک وقت هم فردی در خود توانایی تشخیص و وساطت در این سطح را نمی‌بیند، لذا اگر مورد سؤال قرار گرفت که آیا شما کسی را برای ازدواج سراغ دارید، فقط در این حد می‌تواند کمک کند که کسی را معرفی کند. به نظر می‌رسد که اگرچه این فرد، مصداق اتم و اکمل آن روایات نیست، ولی به‌هرحال از ثواب این کار بهره‌مند می‌شود.

برای عمومیت بخشیدن به این سنت، باید ارزش این کار به‌درستی تبیین شود و همه بدانند که کار، کار خیلی پرارزشی است. دوم این‌که مشخصات و معیارها برای افرادی که می‌توانند در این زمینه ورود پیدا کنند بیشتر تبیین شود تا هرکس از این مشخصات برخوردار است، رغبتش بیشتر شود.سوم این‌که نگاه‌ها به مسأله‌ی واسطه‌گری ازدواج باید اصلاح شود. این‌طور نباشد که اگر مشکلی بین یک زوج پیدا شد، تمام کاسه‌کوزه‌ها سر واسطه‌ی نگون‌بخت شکسته شود. یکی از مهمترین موانع انگیزشی که باعث می‌شود حتی افرادی نزدیک این کار هم نشوند، آن است که فرد به خودش می‌گوید برای چه خودم را به دردسر بیندازم؟ تا جایی که جریان خوب پیش می‌رود کاری به ما ندارند، اما یک مشکل کوچک که پیش بیاید، همه‌ی ناله‌ها و نفرین‌ها به طرف واسطه ما سرازیر می‌شود.

مردم باید این را بدانند که واسطه، فقط یک معرف است و همه‌ی مسئولیت کار به عهده‌ی خود دو طرف است و آنها هستند که باید تحقیق و بررسی کنند. متأسفانه برخی خانواده‌ها به اعتبار معرف، تحقیقات را سبک می‌گیرند و پیگیری نمی‌کنند؛ خصوصاً اگر معرف از وجهه و جایگاه علمی یا اجتماعی بالایی برخوردار باشد، برایشان کافی است و می‌گویند دیگر مشکلی نیست. در حالی که این فرد واسطه بر اساس ظواهری که از دو طرف یا یک طرف سراغ داشته، کسی را معرفی کرده است. بنابراین هم خود شخص واسطه نباید بار مسئولیت را به دوش بگیرد و فقط باید خودش را در حد یک معرف به اینها بشناساند و هم این‌که خانواده‌ها نباید از خودشان سلب مسئولیت کنند و بررسی و دقت را کنار بگذارند و به حداقل‌ها اکتفا کنند. من فکر می‌کنم یکی از عوامل عمده‌ای که باعث می‌شود تا افراد از این واسطه‌گری طفره بروند، همین مسأله است. به‌ویژه این‌که مقداری هم آمار طلاق بالا رفته و ترس از دردسر و عواقب بعدی را در افراد ایجاد کرده است. اگر این نگرش اصلاح شود، افراد راحت‌تر قدم در این راه می‌گذارند.

پانوشت:
1) 14/10/1390
2) 10/2/1376
3) 9/12/1379
4) 13/6/1374
5) 17/10/1374
6) 9/4/1375
7) 30/7/1376
8) 19/1/1377
9) 14/10/1390
10) 9/12/1379
11) همان
12) 23/12/1379
13) 1/5/1393
14) 8/8/1392
15) 28/6/1379
16) 22/1/1374
17) 13/6/1374
18) 24/9/1371
19) 18/9/1375
20) 12/11/1372
21) 28/2/1374
22) 2/9/1373
23) 18/05/1374
24) 28/12/1377
25) 20/4/1370
26) 1/5/1393
27) 1/1/1393
28) 14/10/1390

کد مطلب: 18908