مال بیت المال هست دقت کن...
تاریخ انتشار : جمعه ۵ مهر ۱۳۹۲ ساعت ۰۹:۲۵
وبلاگ
یادداشتهای من نوشت:
بهش گفتم: برگشتنی، یه خورده کاهو و سبزی بخر
گفت: سرم شلوغه، می ترسم یادم بره، روی یه تیکه کاغذ بنویس
بهش گفتم: برگشتنی، یه خورده کاهو و سبزی بخر
گفت: سرم شلوغه، می ترسم یادم بره، روی یه تیکه کاغذ بنویس
همون موقع داشت جيبش رو خالی می كرد
یه دفترچه یادداشت و یه خودکار در آورد گذاشت زمین
برداشتمشان تا چیزهایی که می خواستم رو براش بنویسم
یه دفعه بهم گفت: ننویسی ها!
جا خوردم، نگاهش کردم
به نظرم کمی عصبانی شده بود
گفتم: مگه چی شده؟
گفت: خودکاری که دستته، مال بیت الماله
گفتم: من که نمی خواهم باهاش کتاب بنویسم
دو سه تا کلمه که بیشتر نیست
گفت: نه
خاطره ای از زندگی شهید مهدی باکری