وقتی که صحبت از دین است و نماز است و دعا و عبادت ، آن رگ آریائیشان گل می کند که مگر ما آریایی نیستیم ؟ پس چرا باید به زبان اعراب با خدا سخن بگوئیم ؟
چرا باید به زبان عربی نماز بخوانیم ؟ چرا باید قبله مان با قبله اعراب یکی باشد ؟
مگر ما ایرانی نیستیم ؟ مگر دین اجدادمان کوروش و داریوش چه اشکالی داشت که دین اعراب را به ما تحمیل کرده اند؟
...و دهها چرا و مگر و اگر دیگر که در یک آن برایت ردیف می کنند ! اما...
اما نکته جالب اینجاست که وقتی پای رقص و بزم و آوازه خوانی به میان می آید همه شان می شوند کشته مرده نانسی و هیفا و زبان عربیی که در اینمورد خاص برایشان چه زیبا می شود و چه فصیح و چه بلیغ !
همه مات و مبهوت حروف و کلمات این زبان می شوند که چه زیبا و ملیح از دهان این رقاصه ها و آوازه خوانان ادا می شود ! همه شان به دنبال فراگیری رقص عربی هستند تا در مجالس عروسی از یکدیگر کم نیاورند .
نکته جالب تر اینست که هم اینان چندی پیش با هجوم به سایت نانسی، عاجزانه از این فاحشه لبنانی خواسته بودند تا ترانه ای به زبان فارسی برای هواداران و کشته مرده های ایرانی خود بخواند که این فاحشه عرب درجواب این هم وطنان آریایی دو آتشه !
با توهین به ایران و ملت ایران ، اینگونه به فحاشی می پردازد :
اینان همان جماعت بهانه گیر هستند که در مقابل حق و حقیقت همیشه بهانه جو بوده وهستند .
اینان همان هایی هستند که تبریک کریسمس و ولنتاین و مناسبتهای غربی را باکلاس و روشنفکری می دانند و تبریک عید غدیر و مبعث و نیمه شعبان را بیگانه پرستی !
اینان همانهایی هستند که فحاشی شاهین نجفی و شارلی ابدو را آزادی بیان می دانند و هنر هنرمندانی چون حامد زمانی را چاپلوسی و نان خوری حکومت !
لخت شدن گلشیفته فراهانی را مظهر ازادگی و انتقاد و آزادی خواهی می نامند وچادری شدن الهام چرخنده را جوگیری و ریاکاری و چاپلوسی !
سجده بر مقبره کوروش را یکتاپرستی می نامند و بوسه بر ضریح مبارک حضرت عباس (ع) را بت پرستی !
زدن نارنجک و...به در و دیوار مردم در چهارشنبه سوری را جشن ایرانی ، باستانی می نامند و بیرون آمدن هیئات عزاداری آنهم فقط سه روز در سال را سلب آسایش از مردم !
نشر جملاتی جعلی و بی منبع منتسب به کوروش را اافتخار می دانند و در مقابل نهج البلاغه پر از حکمت مولا علی (ع) سکوت می کنند !
امثال صادق هدایت و نیچه را الگو می نامند و حضرت علی(ع) مولود کعبه و موتوف محراب را عرب !
رستم و آرش و افسانه های باستان را می پرستند و شهید همت را فقط در حد نام یک اتوبان می شماسند ! راهپیمایی آنور آبیها را آزادی بیان می نامند و راهپیمایی 22بهمن را اجتماع ساندیس خورها !
در سرمای زمستان با ساپورت در خیابان احساس سرما نمی کنند اما اگر در تابستان روسری بر سر داشته باشند از گرما هلاک می شوند !
باکفش پاشنه بلند داخل خیابانها جولان می دهند و جمع کردن چادر یا مانتو برایشان سخت و عذاب آور است !
و اینان همان جماعت بهانه گیر هستند...
انتهای پیام/