مدیریت مشارکتی در آموزش و پرورش
اجتماع نوشت
تاریخ انتشار : يکشنبه ۳۰ فروردين ۱۳۹۴ ساعت ۰۹:۳۵
Share/Save/Bookmark
 
مدیری موفق است که بتواند همه اعضای جامعه خود را به بهترین وجه ممکن فعال و پویا نماید مدیر تصمیم می گیرد اما زیر مجموعه تصمیم می سازد هرگاه تصمیمات درستی در زیر مجموعه ساخته نشود تصمیم گیری درستی صورت نخواهد گرفت.
وبلاگ دانش اموزان برتر نوشت:جامعه امروز پیچیدگی صد سال قبل است لذا بسیاری از مدیران ما با تفکر سنتی مدیریت می کنند هر گاه خواسته باشیم دستگاه عریضی مثل آموزش و پرورش را مدیریت کنیم نیاز به صدها مدیر و هزاران معلم فکور ،علاقه مند و با انگیزه و صاحب رای ونفوذ می باشد یک نفر اگر ابر مرد هم باشد قادر به حل مسائل آموزش و پرورش نیست و بایستی تفویض اختیار و اعتماد کرد و اعتماد بنفس در زیر مجموعه را تقویت نمود تا بتوانیم مدیر مدرن و بروزی باشیم .

در آموزش وپرورش مدیریت مشارکتی، مدرسه محوری و بسیاری از ساختارهای دیگر که حق تصمیم گیری را به مدیر و به معلم می دهد اما هنوز نتوانستیم در عمل آن ساختار مدیریت از بالا را اصلاح کنیم یا ما به مردم اعتماد نداریم یا مدیران ما در لایحه های پایین تر هنوز توانایی لازم را کسب نکردند و اعتقاد بر اینست که مدیران در لایحه های پایین توانمند تر می باشند.

یک آموزگار کارشناس است و مدرک دانشگاهی کارشناسی در رشته تعلیم و تربیت با سالها تجربه آموزشی را دارد و یک مدیر ارشد نیز کارشناسی ارشد دارد چقدر تفات بین لیسانس و فوق لیسانس است که یکی حق دارد همه تصمیمات را بگیرد و یکی حق تصمیم گیری بر مسائل جزیی کلاس خود را ندارد چرا آموزش و پرورش تصمیم گرفت معلم حداقل باید لیسانس و کارشناس باشد برای اینکه به او اجازه دهد خود تصمیم گیر کلاس درس باشد.

بایستی قدری در رفتارمان تجدید نظر کنیم قدرت تصمیم گیری را تقسیم کنیم بخشی از آن حق من است و من قادر به انجام آن هستم من آنقدر نمی توانم توانمند باشم که همه مقدرات آموزش و پرورش راتعیین کنم .

بنابراین مبتنی بر تئوری های جدید مدیریت بایستی زیر مجموعه ها را در تصمیم سازی و تصمیم گیری دخیل نماید امروزه بیش از هزاران مدیر با تجربه و قریب به ۴۰ هزار معلم تحصیل کرده در سطح مدارس استان وجود دارد که سرمایه بزرگی است که اگر در فرایند تصمیم سازی شرکت داشته باشند بسیاری از معظلات آموزش و پرورش نیز حل خواهد شد.

در نتیجه باید از تجربه بشری استفاده نماییم و به سمت تقسیم تصمیم گیری ها، مدرسه محوری، منطقه گرایی حرکت کنیم و در بحث آموزش مبتنی بر الزامات هر منطقه و محله ، آموزشی متناسب با نیاز آن مردم ایجاد کنیم لذا استفاده از همه منابع و نیروهای اجتماعی در امر تعلیم و تربیت می تواند آموزش و پرورش ما را که گرفتار محفوظات و نمره گرایی شده رها کند.

علیرضا سعیدی مهر

جامعه شناس و کارشناس مسائل فرهنگی و اجتماعی
کد مطلب: 20363