مرزبندی بین نگاه وگناه
تاریخ انتشار : دوشنبه ۱۱ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۳۰
Share/Save/Bookmark
 
به گزارش همه با هم :اگر از دریچه روان‌شناسی به «چشم‌چرانی» نگاه کنیم، در حقیقت این عمل «خودفریبی» است. شخص گمان می‌کند لذتی بدست آورده. یعنی یک لذت فرضی و خیالی و خیابانی(!) را برای خودش تصور می‌کند و از لذت‌های اصلی دور می‌ماند.

در روایات نقل شده که «چشم‌های خود را کنترل کندی تا عجایب و شگفتی‌ها را ببینید.» منظور از این روایت این است که وقتی من چشمم را روی لذت‌های حرام ببندم، عظمتی را درون خودم خواهم دید. زیرا در درجه اول توانسته‌ام خد را مهار کنم و در درجه دوم می‌توانم عطش به لذت را در جای بهتر و با رفتار پسندیده‌تر تأمین کنم. یعنی اگر شخص متأهل باشد، این انرژی و احساس را برای همسرش پس‌انداز خواهد کرد و اگر مجرد باشد، می‌تواند این لذت را به عنوان یک پس‌انداز معنوی ذخیره کند یا برای انتخاب همسر مناسب نگهدارد. حالا اگر این شخص، به جای کنترل نگاهش، به هر مانکنی نگاه بیندازد و تصور کند که سیراب شده، حکم همان کسی را خواهد داشت که بسیار گرسنه است، اما به جای غذا، یک بشقاب پر از شکلات را (که ظاهر شکیلی هم دارد) به جای بشقاب غذا، جلوی خودش بگذارد که در حقیقت این کار نوعی «خودفریبی» است.

در این مواقع، این اشخاص سر خودشان کلاه می‌گذارند که در رده‌بندی اختلالات جنسی روان‌شناختی، «نظر بازی» یک اختلال روانی‌ست. این دسته از افراد که از اختلال روانی خاصی رنج می‌برند، همیشه برای کارشان دنبال بهانه‌اند. در حقیقت این یک مکانیسم دلیل‌تراشی است. شخص چشم‌چران، با کارش از درون به تلاطم می‌افتد و معذب می‌شود و به دنبال بهانه‌ای می‌افتد تا خود را توجیه کند. همین جاست که شخص بهانه معروفی را مطرح می‌کند که در حقیقت، سوال شما بود: «تقصیر من نبود؛ خودش با این سر و وضع بیرون آمده، من هم نگاهش کردم!» این حرف مثل ادعای مضحک یک قاتل روانی می‌ماند که در توجیه آدمکشی‌هایش مدعی می‌شود که «تقصیر من نیست... نباید در این ساعت، شخص قربانی آنجا می‌بود!»

در حقیقت این افراد با این بهانه‌تراشی‌ها به دنبال تبرئه خود هستند.
کد مطلب: 19941