تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۵ اسفند ۱۳۹۳ ساعت ۰۷:۵۸
وبلاگ پایگاه
بسیج حضرت اباصالح(عج)نوشت:شاید به خاطر قتلگاه تاسوکی و آتیش زدن به اموال مردم واسارت و....باشه
نمی دونم...
ولی هرچی هست این شهدا انتخاب شده بودند...
اینجا دشت سیستان شامگاه 25اسفند ماه 1384:
تعدادی انتخاب شده از سوی حق پا به منطقه ای می گذارند که به یمن آنها آن منطقه تبدیل به میعادگاه عاشقان و دلسوختگان می شود.
تعدادی از آنها برای تجدید میثاق با شهدای این مرز و وبوم به زابل رفته بودند ، تعدادی برای صله رحم وزیارت پدر و مادر و تعدادی در حالی که سن و سالشان کم بود اما نان آور خانه بودند. در بین این افراد کارگر ، دانشجو ، طلبه ، نظامی ، محصل و ... پیدا میشد. آنها به سمت زاهدان در حرکت بودند و از سرنوشت مشترکی که انتظارشان می کشد خبر نداشتند.
و اما در گوشه ای دیگر خفاشانی گرگ صفت ، تشنه به خون شیعیان امیرالمومنین علی (علیه سلام) در کمین نشسته بودند و در تاریکی شب راه را بر مردم بی گناه بستندو با جدا کردن شیعه و سنی اوج کینه و گمراهی خود را به اثبات رساندند. همانهایی که با این کار انتظار آن را داشتند که برادران اهل سنت این عمل زشت و دور از انسانیت آنان را تایید کنند و در بینشان محبوب شوند. اما این خیالی خام و بیهوده بیش نبود.
منطقه تاسوکی ، زمین تفتیده ای که آرام بود و هر روز صدها نفر از کنار آن عبور می کردند بی آنگه توجهی به آن داشته باشند ، اکنون می خواهد فرزندان پاک و بی گناه میهنش را در آغوش بگیرد ، تاسوکی می گرید با هر قطره خونی که از رگهای محبان اهل بیت (علیه سلام) بر روی آن می چکد و در خود به امانت نگه می دارد هر قطره اش را به مانند گوهری در صدف.
آری خون فرزندان این سرزمین می ریزد و روحشان به دیدار حضرت دوست می شتابد و آن خفاشان گرگ صفت با خنده های شیطانیشان سرمست از به قول خودشان پیروزی بزرگ! و عملیات موفقیت آمیز! به نزد اربابانشان می روند تا دم تکان دهند و تکه استخوانی بگیرند.
25 اسفند 1384 تا ابد در سینه سرزمین دریا و کویر ماندگار شد و صدای مظلومانه فرزندانش هنوز هم درگوش تاسوکی می پیچد.
یاد و خاطره شهدای تاسوکی گرامی باد.