وبلاگ دلگان گلمورتی نوشت:
بررسی مفهوم پیشرفت وتوسعه از منظر مقام معظم رهبری
علمی نوشت:
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۵ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۳۸
Share/Save/Bookmark
 
تجربه تاریخی نشان داده است اندیشه‌های رهبران عالی هر کشور در تعیین سرنوشت کشورها اثر انکارناپذیری دارد. چشم اندازی که توسط رهبران برای آینده ترسیم می‌شود و ویژگی‌هایی که برای جامعه پیشرفته قائل هستند، مبنای سیاستگذاری‌ها و اقدامات اجرایی قرار می‌گیرد و از این‌رو تبیین دیدگاه‌های رهبران موضوعی پراهمیت است.
دلگان گلمورتی نوشت:به دنبال تبیین دیدگاه‌های مقام معظم رهبری (حفظه ا…) درباره مفهوم پیشرفت و ابعاد گوناگون آن در حوزه‌های علمی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی لازم است به بیان کلیات و برخی تعاریف واژه‌های توسعه و پیشرفت، بیان جنبه‌های گوناگون پیشرفت در حیطه‌های مختلف، مقصود غایی پیشرفت در معانی عام و خاص آن، اولویت‌های الگوی اسلامی-ایرانی پیشرفت از منظر مقام معظم رهبری، بپردازیم.

پیشرفت و تکامل، یک احساس فطرى است که در ذات انسان نهفته و انسان از ابتداى زندگى اجتماعى خود، همواره سعى در پیشرفت و بهبود شرایط زندگى خود داشته است. امروزه پیشرفت در تمام ابعاد سیاسى، اقتصادى، اجتماعى و فرهنگى وجهه همت تمام نظام‏هاى سیاسى است. اهمیت پیشرفت و تعالى در جهان کنونى به گونه‏اى است که گام برنداشتن یک جامعه در جهت پیشرفت، به منزله مرگ تدریجى و نابودى آن جامعه خواهد بود. بر همین اساس، زیربنا و اساس فکرى رهبران و دولت‏مردان تمام جوامع را، گسترش پیشرفت همه‏جانبه از طریق ارائه راه‏کارهاى اساسى با شاخص‏هاى معین تشکیل مى‏دهد. رسیدن و دست‏یابى به پیشرفت در هر جامعه‏اى مستلزم تعیین راه‏کار، بهره‏گیرى از الگو و در نظر گرفتن شرایط و شاخص‏هاست

متن زیر مربوط به بخش هایی از سخنان مقام معظم رهبری درباره ی دو مفهوم پیشرفت و توسعه است .



بحثى که براى الگوى پیشرفت میکنیم، براى این نیست که مى‏خواهیم پیشرفت را شروع کنیم؛ پیشرفت از انقلاب شروع شده، بلکه به این معناست که با بحث نظرى و تعریف شفاف و ضابطه‏مند از پیشرفت، قصد داریم یک باور همگانى در درجه‏ اول در بینِ نخبگان، بعد در همه‏ى مردم به وجود بیاید که بدانند دنبال چه هستیم و به کجا میخواهیم برسیم و بخشهاى گوناگون نظام بدانند چه کار باید بکنند. این را باید پیدا کنیم. البته من امروز نمیخواهم مدل و الگوى پیشرفت را اینجا مطرح کنم؛ نه، میخواهم لزوم این کار را بگویم…. چرا لزوم این کار را باید بیان کرد؟ خیلى ساده است؛ به خاطر اینکه امروز در چشم بسیارى از نخبگان ما، بسیارى از کارگزاران ما، مدل پیشرفت صرفاً مدلهاى غربى است؛ توسعه و پیشرفت را باید از روى مدل هایى که غربى‏ها براى ما درست کرده‏اند، دنبال و تعقیب کنیم. امروز در چشم کارگزارانِ ما این است و این چیز خطرناکى است؛ چیز غلطى است؛ هم غلط است، خطاست، هم خطرناک است. غربى‏ها در تبلیغات خیلى ماهرند؛ یعنى ماهر شده‏اند؛ در طول این دویست سیصد سالى که کار تبلیغاتى پى‏درپى میکنند، با تبلیغات موفقِ خودشان توانسته‏اند این باور را در بسیارى از ذهنها به وجود بیاورند که توسعه‏یافتگى مساوى است با غرب و غربى شدن! هر کشورى بخواهد کشور توسعه‏یافته‏اى محسوب بشود، بایستى غربى بشود! این تبلیغات آنهاست. هر کشورى که از الگوهاى موجود غرب فاصله داشته باشد، توسعه‏یافته نیست! و هر چه فاصله‏اش بیشتر، فاصله‏اش از توسعه‏یافتگى بیشتر! این‏طورى میخواهند جا بیندازند و متأسفانه در ذهنها جا انداخته‏اند.

آنچه که موجب میشود ما الگوى غربى را براى پیشرفت جامعه‏ى خودمان ناکافى بدانیم،در درجه‏ى اول این است که نگاه جامعه‏ى غربى و فلسفه‏هاى غربى به انسان-البته فلسفه‏هاى غربى مختلفند؛اما برآیند همه‏ آنها این است-با نگاه اسلام به انسان،بکلى متفاوت است؛یک تفاوت بنیانى و ریشه‏اى دارد.لذا پیشرفت که براى انسان و به وسیله‏ى انسان است،در منطق فلسفه‏ى غرب معناى دیگرى پیدا میکند،تا در منطق اسلام.پیشرفت از نظر غرب،پیشرفت مادى است؛ محور،سود مادى است؛هرچه سود مادى بیشتر شد،پیشرفت بیشتر شده است؛افزایش ثروت و قدرت.این،معناى پیشرفتى است که غرب به دنبال اوست؛منطق غربى و مدل غربى به دنبال اوست و همین را به همه توصیه میکنند. پیشرفت وقتى مادى شد،معنایش این است که اخلاق و معنویت را میشود در راه چنین پیشرفتى قربانى کرد.یک ملت به پیشرفت دست پیدا کند؛ولى اخلاق و معنویت در او وجود نداشته باشد.اما از نظر اسلام،پیشرفت این نیست.البته پیشرفت مادى مطلوب است،اما به عنوان وسیله.هدف،رشد و تعالى انسان است .



ما وقتى می گوئیم پیشرفت، نباید توسعه‏ به مفهوم رایج غربى تداعى بشود. امروز توسعه، در اصطلاحات سیاسى و جهانى و بین‌المللى حرف رائجى است. ممکن است پیشرفتى که ما میگوئیم، با آن چه که امروز از مفهوم توسعه در دنیا فهمیده میشود، وجوه مشترکى داشته باشد – که حتماً دارد – اما در نظام واژگانى ما، کلمه‏ پیشرفت معناى خاص خودش را داشته باشد که با توسعه در نظام واژگانى امروز غرب، نبایستى اشتباه بشود. آن چه ما دنبالش هستیم، لزوماً توسعه‏ى غربى – با همان مختصات و با همان شاخص ها – نیست. غربى‏ها یک تاکتیک زیرکانه‏ تبلیغاتى را در طول سالهاى متمادى اجرا کردند و آن این است که کشورهاى جهان را تقسیم کردند به توسعه‏یافته، در حال توسعه و توسعه‏نیافته. خب، در وهله‏ى اول انسان خیال میکند توسعه‏یافته یعنى آن کشورى که از فناورى و دانش پیشرفته‏اى برخوردار است، توسعه‏نیافته و در حال توسعه هم به همین نسبت؛ در حالى که قضیه این نیست. عنوان توسعه‏یافته – و آن دو عنوان دیگرى که پشت سرش مى‏آید، یعنى در حال توسعه و توسعه‏نیافته – یک بارِ ارزشى و یک جنبه‏ى ارزش‏گذارى همراه خودش دارد. در حقیقت وقتى میگویند کشور توسعه یافته، یعنى کشور غربى! با همه‏ى خصوصیاتش: فرهنگش، آدابش، رفتارش و جهت‏گیرى سیاسى‏اش؛ این توسعه‏یافته است. در حال توسعه یعنى کشورى که در حال غربى شدن است؛ توسعه‏نیافته یعنى کشورى که غربى نشده و در حال غربى شدن هم نیست. این جورى میخواهند معنا کنند. در واقع در فرهنگ امروز غربى، تشویق کشورها به توسعه، تشویق کشورها به غربى شدن است! این را باید توجه داشته باشید. بله، در مجموعه‏ى رفتار و کارها و شکل و قواره‏ کشورهاى توسعه‏یافته‏ غربى، نکات مثبتى وجود دارد – که من ممکن است بعضى‏اش را هم اشاره کنم – که اگر بناست ما اینها را یاد هم بگیریم، یاد می گیریم؛ اگر بناست شاگردى هم کنیم، شاگردى میکنیم؛ اما از نظر ما، مجموعه‏اى از چیزهاى ضد ارزش هم در آن وجود دارد. لذا ما مجموعه‏ غربى شدن، یا توسعه‏یافته‏ به اصطلاحِ غربى را مطلقاً قبول نمی کنیم. پیشرفتى که ما میخواهیم چیز دیگرى است.



پیشرفت براى همه‏ کشورها و همه‏ جوامع عالم، یک الگوى واحد ندارد. پیشرفت یک معناى مطلق ندارد؛ شرائط گوناگون – شرائط تاریخى، شرائط جغرافیائى، شرائط جغرافیاى سیاسى، شرائط طبیعى، شرائط انسانى و شرائط زمانى و مکانى – در ایجاد مدلهاى پیشرفت، اثر می گذارد. ممکن است یک مدل پیشرفت براى فلان کشور یک مدل مطلوب باشد؛ عیناً همان مدل براى یک کشور دیگر نامطلوب باشد. بنابراین یک مدل واحدى براى پیشرفت وجود ندارد که ما آن را پیدا کنیم، سراغ آن برویم و همه‏ى اجزاء آن الگو را در خودمان ایجاد کنیم و در کشورمان پیاده کنیم؛ چنین چیزى نیست. پیشرفت در کشور ما – با شرائط تاریخى ما، با شرائط جغرافیائى ما، با اوضاع سرزمینى ما، با وضع ملت ما، با آداب ما، با فرهنگ ما و با میراث ما – الگوى ویژه‏ى خود را دارد؛ باید جستجو کنیم و آن الگو را پیدا کنیم. آن الگو ما را به پیشرفت خواهد رساند؛ نسخه‏هاى دیگر به درد ما نمیخورد؛ چه نسخه‏ى پیشرفت آمریکائى، چه نسخه‏ى پیشرفت اروپائى از نوع اروپاى غربى، چه نسخه‏ى پیشرفت اروپائى از نوع اروپاى شمالى – کشورهاى اسکاندیناوى، که آنها یک نوع دیگرى هستند – هیچ کدام از اینها، براى پیشرفت کشور ما نمیتواند مدل مطلوب باشد. ما باید دنبال مدل بومى خودمان بگردیم. هنر ما این خواهد بود که بتوانیم مدل بومى پیشرفت را متناسب با شرائط خودمان پیدا کنیم.

بنابراین برای رسیدن به افقهای مطلوب زندگی که همان زندگی توسعه یافته و همراه با پیشرفت است به نحو شایسته ای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید مدلی متناسب با ارزشهای دینی و ملی طراحی و تدوین گردد.

از آنجایی که هدف از این نگارش تبیین دیدگاهها و تدابیر رهبر معظم انقلاب اسلامی است ابتدا معیارهای پیشرفت یا شاخصه های یک جامعه توسعه یافته را بیان نموده و سپس به سیاست های توسعه از دیدگاه ایشان می پردازیم .

الف ـ شاخصه های جامعه توسعه یافته

رهبر معظم انقلاب اسلامی در تبیین شاخصه های جامعه توسعه یافته می فرمایند :

« معیارهای پیشرفت عبارتند از :

۱ ـ فرا صنعتی شدن

۲ ـ خودکفایی در نیازهای اساسی

۳ ـ افزایش بهره وری

۴ ـ ارتقای سطح سواد

۵ ـ ارتقای خدمات رسانی به شهروندان

۶ ـ افزایش امید به زندگی

۷ ـ رشد ارتباطات

۸ ـ مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملی و آرمانهای اساسی » (۱ )

مطابق نظریه حضرت آیت الله خامنه ای شاخصه های پیشرفت در جامعه عبارتند از :

۱ ـ فرا صنعتی شدن : جامعه پیشرفته و توسعه یافته از نظر ایشان جامعه ای است که از مرحله صنعتی اولیه و کارخانه های دودکشی پا را فراتر گذاشته و به مرحله ای بالاتر یعنی ورود به عرصه تکنولوژی های سطح بالا شده است .

تکنولوژی هایی مثل نانو تکنولوژی تکنولوژی هسته ای تکنولوژی های مربوط به فناوری اطلاعات و هوا فضا و خلاصه هرگونه تکنولوژی که تعلقی به صنایع پایین دستی مثل کارخانه های دودکشی نداشته باشد.

۲ ـ خودکفایی در نیازهای اساسی : جامعه پیشرفته جامعه ای است که در نیازهای اساسی به خودکفایی رسیده باشد . خودکفایی در نیازهای اساسی ضریب امنیت ملی را افزایش داده و نوعی احساس آرامش روحی و روانی را برای مردم به ارمغان می آورد. و باعث نوعی نشاط و امیدواری می گردد. البته اگر سرمایه ساختار نیروی انسانی امکان تبادل کالا صادرات و عوامل دیگر وجود داشته باشد هر چه بر حوزه و دامنه خودکفایی افزوده شود زمینه رونق اقتصادی و امنیت بیشتر را فراهم می آورد. به هر حال در مدل فکری رهبری انقلاب اسلامی توسعه بدون ساماندهی و تحقق خودکفایی در نیازهای اساسی توسعه ای غیرمدبرانه و آسیب پذیر خواهد بود. نیازمندی کالاهای اساسی دست دشمنان را در اعمال فشار برای ایجاد نابسامانی در توسعه کشور باز می گذارد.



۳ ـ افزایش بهره وری : بهره وری از تلفیق اثربخشی و کارآمدی حاصل می آید . اقدام بهره وری اقدامی است که ما را به هدف برساند (اثربخشی داشته باشد) و رساندن به هدف با کمترین هزینه به انجام رسد.



بنابراین وقتی سخن از بهره وری به میان می آید منظور این است که کارها را طوری تنظیم کنیم که با کمترین هزینه بهترین روش و کوتاه ترین مسیر ما را به هدف برساند. شاخص بهره وری شاخص مهمی است که رهبری انقلاب اسلامی آنرا به عنوان یکی از معیارهای جامعه توسعه یافته درنظر گرفته اند.

ـ۴ ارتقای سطح سواد : وضعیت علمی و مهارتی نیروی انسانی مهمترین شاخصه جامعه توسعه یافته است . مهمترین سرمایه هر جامعه نیروی انسانی است برای تحقق توسعه پویا و مستمر آموزش رکن اساسی است البته آموزشهای هدفمند و کاربردی که بتواند بستر لازم برای توسعه را فراهم آورد. بنابراین اگر بخواهیم جامعه پیشرفته ای داشته باشیم باید سطح سواد جامعه را افزایش دهیم .

۵ ـ ارتقای خدمات رسانی به شهروندان : جامعه ای توسعه یافته خواهد بود که سطح خدمات رسانی به شهروندان در سطح مطلوبی باشد. هدف حکومت در اسلام خدمت رسانی به مردم است . بنابراین جامعه پیشرفته اسلامی جامعه ای است که سطح این خدمات ارائه شده از یک حد استاندارد و مطلوبیتی برخوردار باشد. چگونگی خدمات حمل و نقل خدمات امنیتی و قضایی خدمات آموزشی درمانی ورزشی فرهنگی و انطباق این خدمات با معیارهای استاندارد ابزار دیگری برای سنجش جامعه پیشرفته است . برای تحقق توسعه موردنظر باید ابعاد گوناگون خدمات رسانی به شهروندان با ساماندهی و مدیریت کارآمدی مناسب به سطح استانداردهای موردنظر برسد.

۶ ـ افزایش امید به زندگی : جامعه پیشرفته موردنظر رهبر انقلاب اسلامی جامعه ای است که به سبب توسعه در ابعاد مختلف از قبیل وضعیت معیشت تغذیه بهداشت و درمان اشتغال و دستیابی به سطوح بالای رفاه مادی و معنوی امید به زندگی بیشتر شده و متوسط طول عمر مفید افزایش می یابد.

۷ ـ رشد ارتباطات : ارتباطات بستر تحقق توسعه و پیشرفت است . با سهولت ارتباطات چه ارتباطات مخابراتی و چه ارتباطات جاده ای ریلی و هوایی زمینه تحرک اقتصادی را فراهم می آورد. توسعه ارتباطات توسعه تبادل اقتصادی را میسر می کند. بنابراین بدون گسترش ارتباطات امکان توسعه و پیشرفت وجود ندارد و به همین دلیل است که رهبر انقلاب اسلامی رشد ارتباطات را یکی از شاخصه های اصلی توسعه می دانند.

۸ ـ مبتنی شدن روند تحول بر عناصر اصلی هویت ملی و آرمانهای اساسی : ساماندهی تحول و توسعه باید بر مبنای ارزشها و نگرشهای فکری و اصول اعتقادی استوار باشد والا هرگونه مدل سازی توسعه مبتنی بر ارزشهای صرف غربی نمی تواند ثمربخش باشد.

ب ـ سیاست های توسعه و پیشرفت :

پس از آنکه شاخص های یک جامعه پیشرفته و توسعه یافته مشخص شد و ابعاد مدل آرمانی توسعه از دیدگاه رهبر معظم انقلاب اسلامی معین گردید نوبت به سیاست های توسعه و پیشرفت می رسد. یعنی در رسیدن به هدف موردنظر چه سیاست هایی باید مدنظر قرار گیرد تا توسعه و پیشرفتی که مطلوب است محقق شود.

حضرت آیت الله خامنه ای ابعاد تحول و پیشرفت را به شرح ذیل بیان می دارند :

« ابعاد تحول و پیشرفت در نگاه ویژه نظام اسلامی عبارتند از :

۱ ـ افزایش ثروت ملی ۲ ـ عدالت طلبی ۳ ـ اقتدار علمی ۴ ـ رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی ۵ ـ عزت ملی ۶ ـ مبارزه با فقر و فساد و بیکاری و تبعیض ۷ ـ مقابله به جهل و بی قانونی ۸ ـ ارتقا علمی مدیریت ها ۹ ـ انضباط اجتماعی ۱۰ ـ افزایش احساس مسئولیت اجتماعی ۱۱ ـ استقلال فرهنگی

مقام معظم رهبری یازده سیاست و چارچوب را برای توسعه قائلند که به شرح آنها می پردازیم :

۱ ـ افزایش ثروت ملی : مدل توسعه موردنظر باید منجر به افزایش ثروت ملی شود . یعنی در صورت اجرای آن مدل برآیند ثروت عمومی کشور و ثروت آحاد مردم افزایش یابد. به عبارتی توسعه باید طوری طراحی شود که مردم در سایه اجرای آن از وضعیت پایین دستی ثروت به وضعیت بالادستی ثروت منتقل شوند بطوری که علاوه بر تامین نیازهای مصرفی منجر به ذخیره سازی ثروت نیز بشود. بدیهی است که افزایش ثروت ملی در سایه افزایش تولید ملی صورت خواهد گرفت . بنابراین توسعه باید تولید محور باشد تا بتوان به ثروت ملی افزود تولید بهره مندی اقتصادی افراد را بیشتر کند. توسعه اگر منجر به ثروت اندوزی بخش خاصی از جامعه شود توسعه متوازن و عادلانه نیست توسعه باید بر ثروت آحاد مردم بیفزاید.

۲ ـ عدالت طلبی : عدالت مایه قوام و پایداری جامعه و از عوامل مهم رشد و توسعه است .

توسعه مطلوب توسعه منجر به پایداری جامعه است . اگر توسعه منجر به شکاف عمیق اقتصادی و فرهنگی و سیاسی شود این توسعه برای جامعه خطرساز است و پایداری جامعه را متزلزل می کند. لذا رهبری معظم انقلاب مدل توسعه ای را طلب می کند که مبتنی بر عدالت بوده و نتیجه آن اجرای عدالت و در نتیجه پایداری و قوام جامعه باشد.

۳ ـ اقتدار ملی : توسعه بدون علم تحقق نمی یابد اگر توسعه را ساماندهی تعالی بخش و دستیابی به پیشرفت در حوزه های مختلف اقتصادی صنعتی فناوری سیاسی فرهنگی و اجتماعی بدانیم این امر بدون داشتن سطح علمی موردنیاز و دانش مربوطه میسر نیست . گرچه برای توسعه محتاج علم و دانشیم اما توسعه ای باید طراحی شود که نتیجه پیاده شدن آن رسیدن به مرز اقتدار علمی است . اقتدار علمی یعنی به دست آوردن قله های علم و دانش و سطحی از قدرت علمی است که به وسیله آن بتوانیم مسیرهای بعدی توسعه را به راحتی طی نماییم . بنابراین باید توسعه به نوعی منجر به اقتدار علمی شود و اقتدار علمی بر ابعاد توسعه بیفزاید و این تاثیر و تاثر متقابل در یک روند تکاملی ادامه داشته باشد.

۴ ـ رشد اخلاق و معنویت و عواطف انسانی : در مدل حکومت اسلامی تزکیه و رشد اخلاقی و معنوی افراد جز اهداف بالادستی حکومت قرار دارد یعنی همه فعالیت ها در نهایت برای رسیدن به جامعه ای است که افراد آن از نوعی تهذیب نفس و معنویت برخوردار باشند. هرگونه طراحی مدل توسعه بدون توجه به این سیاست جایگاهی در نظام جمهوری اسلامی ندارد و اگر آبادانی همه جانبه کشور منجر به رشد معنویت و اخلاق نشود ارزشمند نخواهد بود. بنابراین در نگاه حضرت آیت الله خامنه ای مدل توسعه ای مطلوب است که منجر به رشد اخلاقی و معنوی افراد جامعه باشد.

۵ ـ عزت ملی : عزت ملی نوعی احساس غرور همگانی ملتی است که بواسطه داشتن فضیلتها احساس برتری نموده و احساس می کند در مقابل بیگانگان حرفی برای گفتن داشته و احساس ذلت و خواری نمی نماید رهبر معظم انقلاب اسلامی توسعه ای را مطلوب می دانند که منجر به چنین احساسی شود. نباید برای بدست آوردن توسعه اقتصادی هر شرایطی را بپذیریم و عزت ملی را زیرپا گذاریم .

۶ ـ مبارزه با فقر فساد بیکاری و تبعیض : بیکاری منجر به فقر و فقر عموما منجر به فساد می شود . البته تنها عامل فساد فقر نیست بلکه یکی از عوامل آن است . بیکاری محصول عدم توسعه و یا توسعه نامتوازن است . رهبر معظم انقلاب اسلامی معتقدند باید توسعه ای طراحی شود که نتیجه آن گسترش اشتغال بدون تبعیض باشد. اگر اشتغال در سایه توسعه بدون تبعیض گسترش یافت فقر از جامعه ریشه کن و بخش زیادی از فساد نیز مهار می شود بنابراین توسعه ای مطلوب رهبری نظام است که بتواند با رفع بیکاری با فقر و فساد و تبعیض مقابله کند.

۷ ـ مقابله با جهل و بی قانونی : جهل و بی قانونی جامعه را از مسیر درست باز می دارد . هزینه ها را افزایش داده انرژی ها را معطل می کند حق و حقوق را ضایع و بی عدالتی و تبعیض را به ارمغان می آورد.

۸ ـ ارتقا علمی مدیریت ها : مدیران مهره های اصلی اداره جامعه و مجریان قانون عوامل مهم توسعه و پیشرفتند . هم مدیران باید در خدمت توسعه باشند و هم توسعه باید منجر به ارتقا علمی مدیریتها شود. به نظر رهبری انقلاب توسعه ای مطلوب است که در آن راههای ارتقا علمی مدیران پیش بینی شده و با اجرای آن مدیران به این قابلیت دست یایند.

۹ ـ انضباط اجتماعی : انضباط اجتماعی یعنی همه آحاد نهادها و سازمانها و تشکیلات حکومتی به ایفای درست نقش های خویش بپردازند. انضباط اجتماعی حاصل عملکرد درست نقش های تعریف شده برای اجزا جامعه است . توسعه ای مطلوب است که به تحقق همه جانبه انضباط اجتماعی کمک کند و جامعه ای بوجود آورد که نقش ها بدرستی ایفا شوند.



۱۰ ـ افزایش احساس مسئولیت اجتماعی : احساس مسئولیت اجتماعی نوعی تعهد آحاد مردم با هر نقش و کار ویژه شخصی و اجتماعی است که آنان را وادار می کند به مسئولیت های خود عمل کنند. تحقق چنین امری در سایه کار فرهنگی حاصل می آید و از مقوله فرهنگ عمومی است .

۱۱ ـ استقلال فرهنگی : فرهنگ هر جامعه زیربنا و هدایت کننده مسیر زندگی افراد است . فرهنگ نقشی اساسی و موثر در حوزه های مختلف اقتصاد و سیاست دارد و لذا حفظ فرهنگ از هرگونه انحراف در پیشرفت هر جامعه ای دارای اهمیت حیاتی است . طراحی مدل توسعه باید مبتنی بر آموزه های فرهنگی باشد. و توسعه باید منجر به استقلال فرهنگی شود. توسعه ای که استقلال فرهنگ کشور را در معرض خطر قرار دهد توسعه ای مطلوب نخواهد بود.

نکته پایانی نویسنده:

با توجه به سخنان رهبری در عدم الگو برداری از غرب در زمینه پیشرفت وتوسعه کشور وتاکید بر طراحی الگوی ایرانی –اسلامی

لذا به نظر بنده شهرستان دلگان در چند سال اخیر پیشرفت هایی در زمینه های مختلف از جمله سیاسی،اقتصادی،فرهنگی،دینی ومذهبی،ولایت پذیری،بصیرت افزایی،خودکفایی وافزایش سطح سواد و آگاهی داشته است.

مطابق نظریه حضرت آیت الله خامنه ای به تبیین آنها در شهرستان دلگان می پردازیم:

ازدواج آسان راهکار ی برای رفع مشکلات فرهنگی



۱-ترویج ازداوج آسان : با توجه به توسعه ارتباطات و تهاجم فرهنگی لغزش گاه های فراوانی سر راه جوانان ایجاد شده که یکی از ارزنده ترین راهکارها برای دفع این لغزش ها و حفظ جوانان در برابر انحرافات ترویج ازدواج آسان در این شهرستان است. همچنین فرهنگ سازی در بحث ازدواج آسان وجلوگیری از هزینه های گزاف در تامین جهیزیه ،مهریه وخرج های شب عروسی نیز از راهکارهای جلوگیری از هزینه های سنگین عروسی در این شهرستان می باشد.

۲-فعالیت کانون فرهنگی مجیر در شهرستان دلگان:فعالیت کانون فرهنگی مجیر( موسسه جهادی یاوران رسول الله اعظم) در شهرستان وهمکاری ان با بسیج وادارت شهرستان کمک قابل ملاحظه ای در تقویت بنیه اعتقادی ومعنوی وفرهنگی وبصیرت افزایی ولایت پذیری بیش از پیش مردم در این شهرستان شده به گونه ای که بسیج ومساجد شهرستان نقش یک دانشگاه را ایفا می کنند.

تاسیس دانشگاه پیام نور وحوزه های علمیه سفیران والهادی:راهکاری برای مبارزه با بی سوادی وفقر فرهنگی این منطقه می باشد.

۳-حضور پرنگ مردم در مراسمات ملی ومذهبی وآگاه سازی مردم نسبت به مضرات ماهواره وجمع اوری بیش از ۷۰ماهواره در شهرستان با برگزاری نشست های بصیرتی حلقه های صالحین یکی از راهکارهای بسیج ورهبری درآ گاه سازی مردم نسبت به مسائل سیاسی روز ومنطقه ای وفرا منطقه ای در این شهرستان می باشد.

۴-اقتصاد مقاومتی:با توجه به تاکید رهبری در زمینه اقتصاد مقاومتی بیشتر مردم این منطقه با وجود پتانسیل کشاورزی ودامداری در این چند سال روی آورده اند به سمت تولید وخودکفایی که نیازمند حمایت بیش از پیش مسئولین می باشند این درحالی است که دشمنان ایران خواهان این هستند که ایران همیشه مصرف کننده محصولات خارجی باشد تا اینکه خود تولید کننده باشد و باید در گسترش تولید در کشور گام های موثری برداشته شود تا هم بیانات مقام معظم رهبری تحقق یابد و هم وابسته به غرب و شرق نباشیم و مشکلات کشور از جمله اشتغال حل شود..

متن فوق مربوط به بخش هایی از سخنان مقام معظم رهبری درباره ی دو مفهوم پیشرفت و توسعهمی باشد که در اول فروردین سال ۸۸ بیان شده است. و اکنون که ۷ سال از این سخنان گذاشته پرسش این جاست که ما به عنوان کسی که اطاعت از ولی فقیه را بر خود واجب می دانیم چه قدر توانسته ایم در این مسیر حرکت کنیم؟ ومهم تر اینکه وقتی این سخنان از زبان ولی فقیه بیان شده مساله طور دیگری می شود. لطفا پس از مطالعه ی این متن هم به نظرات ایشان درباره ی پیشرفت و توسعه و هم به این نکته که به نوبه ی خود چگونه می توانیم سیاستگذاری های ایشان را اجرایی نماییم فکر کنید

اینها زمینه ى یک جهش است براى اینکه کشور بتواند ان شاءاللَّه در طریق پیشرفت وتوسعه حرکت کند؛ و این ایجاب میکند که در دهه ا ى در آن قرار داریم براى کشور و براى نظام جمهورى اسلامى، همه در این قسمت تلاش و کار کنیم.

بنابراین برای رسیدن به افقهای مطلوب زندگی که همان زندگی توسعه یافته و همراه با پیشرفت است به نحو شایسته ای به مهندسی و مدیریت آن نیازمندیم و باید مدلی متناسب با ارزشهای دینی و ملی طراحی و تدوین گردد.

پی نوشت:

۱-روزنامه جمهوری اسلامی شماره ۲۰/۸/۸۵

۲-بیانات مقام معظم رهبری در دیدار با دانشجویان و اساتید دانشگاه های شیراز، ۱۴/۲/۱۳۸۷

۳-بیانات در دیدار استادان و دانشجویان کردستان‏ (۱۳۸۸/۰۲/۲۷)

۴-بیانات رهبر معظم انقلاب اسلامى‏ در دیدار دانشجویان دانشگاه فردوسى مشهد ۱۳۸۶/۰۲/۲۵

نویسنده:اسماءکرد

مرجع:دلگان پرس
کد مطلب: 20569
مرجع : وبلاگ دلگان گلمورتی