روحهای بزرگ برای کارهای بزرگ آماده شدهاند. کسانی میتوانند از عهدهی کارهای بزرگ برآیند
که در کارهایی که به عهده دارد، کارجهادی انجام بدهد و بسیجیوار کار کند
و شب و روز برایش فرقی نداشته باشد.
کسانی که دستشان توی دست اولیاء خدا باشد و توصیههای بزرگان را نصبالعین خود قرار بدهند، میتوانند خالصانه و با اهداف عالی به کارشان ادامه بدهند.
مصطفی با سختی کار و حساسیت بالایی که داشت، هیچوقت خود را از مسجد و محراب
و جلسات سخنرانی جدا نکرد.
کسانی که این روش را پیش بگیرند، همیشه آرامش درونی بالایی دارند،
چون یکی از مکانهایی که انسانها در آنجا آرامش میگیرند مکانهای معنوی است.
و خداوند در مسجد، میزبان انسان است.
در حدیث قدسی آمده که: «مساجد زمین، خانههاى من است، که براى آسمانیان میدرخشد،
چنانکه ستارگان براى اهل زمین میدرخشد،
خوش به حال آنکس که همیشه در مسجد است».[1]
مسجد از همان ابتدای قدرت گرفتن اسلام، دارای حساسیت و ارزش بسیار بالایی بوده است
و به همین جهت بر سر انتخاب محلی برای ساخت مسجد، دقت و حساسیت بجایی صرف شد.
اما بعد از ساخت مسجد، آنجا تبدیل به منطقهای کلیدی برای امور روزانه گردید،
مسجد محلی برای شورکردن و اتخاذ تصمیمات مهم و کلیدی بود.
مسجد محلی برای انجام خطبههای مهم سیاسی بود
و اگر نیاز به گفتوگوی پیامبر با دیگر افراد بود،
این گفتوگو در مسجد انجام میشد.
مسجد همچنین محلی برای انجام مسائل دینی بود و در سالهای بعد از پیامبر(ص) که
بحثهای دینی رونق دو چندان گرفته بودند، مسجد محل اصلی اجتماع دانشمندان
و انجام بحثهای مختلف و مناظرات مهم، بوده است.
طبیعی است که این نگاه به مسجد میتواند بار معنویت و تقیَد به امور مذهبی را در انسان
زنده نگه دارد و برای انجام اموری از این دست، انسانها، خدا را بیشتر در نظر داشته باشد.
رفته بودیم سخنرانی حاج اقا خوش وقت.
بعد سخنرانی، دور حاج آقا جمع شدیم.
مصطفی پرسید: «حاج آقا، ظهور نزدیکه؟»
حاج آقا گفت: «تا شما توی نطنز چکار کنید!»
مصطفی گفت: «یعنی ظهور ربط داره به اینکه ما اونجا چکار کنیم؟ »
حاج آقا گفت:«آره بالاخره ارتباط داره. شما برید نطنز کار کنید، کوتاه نیاید. یه ثانیه رو هم از دست ندید.
با چراغ خدا برید با چراغ خدا هم برگردید».
بهانه زیاد بود برای اینکه کار رو ول کنیم و برویم، ولی مصطفی خواب و خوراک نداشت.
حاج آقا گفته بود، رهبر چقدر پیگیر بحث هستهای است.
ورد زبانش شده بود: «باید کاری کنیم از دغدغههای آقا کم بشه.» [2]
__________________________
[1]. وسائل الشيعه، ج1، ص382.
[2]. یادگاران، شهید مصطفی احمدی روشن ص67