ما را نه مگر عشق تلنگر زده است
با شعله ی روشنی که در حر زده است
در تاخت و تاز شمر و ابن سعدیم
در سینه ی ما یزید چادر زده است
2
ما را چه شده شکسته آیینه ی ما
لبریز شده زمانه از کینه ی ما
در تاخت و تاز شمر و ابن سعدیم
خرگاه یزیدیان شده سینه ی ما
3
ما را چه شده چرا همه خاموشیم
با آل یزید دست در آغوشیم
حالا که نمی رویم همراه حسین
شمشیر به دشمنان او نفروشیم