برای چراغ همسایه هم نور آرزو کن

1 خرداد 1393 ساعت 8:50


وبلاگ جوانان صدیق زهی نوشت: آورده اند که، روزی خداوند فرشته ای از فرشتگان بارگاه خویش را به زمین فرستاد و گفت در هر قاره ای، یکی از بندگان را بیاب و هر آنچه میخواهد مستجاب کن فرشته نخست بار بر کالیفرنیای آمریکا فرود آمد. مردی را دید که در خیابان قدم میزند. گفت ای مرد، حاجت چه داری تا روا کنم از برای تو؟ مرد گفت: خانه ای بزرگ میخواهم. ماشینی بسیار بزرگ و مقدار زیادی پول. آنقدر که هر چه خرج کنم به پایان نرسد... خواسته مرد مستجاب شد. فرشته بر سر اروپا چرخی زد و بر روی پاریس فرود آمد. زنی را پیدا کرد. آرزوی زن را پرسید. زن گفت: مردی میخواهم زیبا رو. و لباسی که هیچ زنی تا کنون نپوشیده باشد. و عطری که هیچ انسانی تا کنون نبوییده باشد... خواسته زن مستجاب شد. فرشته به قاره آسیا روان شد و از قضا در روستای صدیق زهی ایران فرود آمد. کلیروک را دید نشسته در کپر خود. تنها و بی کس. پرسید: ای کلیروک چه میخواهی از من؟ کلیروک گفت: آرزویی ندارم. من به آنچه دارم راضیم. فرشته به حال او غصه خورد. ساعتی آنجا ماند و دوباره پرسید: کلیروک! آرزویی بکن! مرد گفت: راضیم و چیزی نمیخواهم. هر چه فکر میکنم چیز خاصی به ذهنم نمیرسد. فرشته ناامیدانه پرگشود. اما در آخرین لحظات کلیروک گفت: برگرد. صبر کن! فرشته خوشحال شد و گفت: آرزویی به خاطرت آمد؟ گفت: بله! کمی آن طرف تر، چاروک در کپر خود نشسته و یک بز هم دارد. برای من سخت است که او بز داشته باشد و من نداشته باشم، سر راهت آن بز را خفه کن .. حکایت ما در این دوره مثال قصه کلیروک و چاروک است به جای دست یافتن به چیزی به دنبال خراب کاری هستیم زیرا همیشه حسادت را جایگزین محبت کردیم گرچه مردم صدیق زهی مردمی کم خواه، قانع در خواستن، دارای آرزوها و آرمان های بزرگند همیشه دوست دارند پیشرفت و توسعه داشته باشند تا به پسرفت و عقب ماندگی دست یابند اما خواسته و ناخواسته با عواملی روبرو هستند همیشه به این فکرند که توسعه را کسی برایشان به هدیه بیاورد تا اینکه برای رسیددن به توسعه تلاش کنند، عوامل فرهنگی می تواند گرچه مانع یا راهی برای توسعه باشد و اتحاد و دوستی راهی دیگراما اختلافات بین شوراها،عدم وحدت وحس خدمت ،و مهمترین عامل آن خود ما اهالی و ساکنان صدیق زهی هستیم زیرا عادت داریم دنبال حرف و حدیث باشیم  و همیشه دنبال لغزش کسی هستیم تا انگشتمان را بکنیم توی چشمش ... اشتباه مان این هست هیچ وقت حین عمل پیگیر مسائل نیستیم، در راه انجام صحیح آن کمک نمی کنیم و دنبال نتیجه نهایی از طرف خود هستیم که یا خوب خواهد شد یا بد. اگر خوب بود حسادت می کنیم اگر بد هم بود !که چه بهتر، منتظر همین لحظه بودیم تا خرابش کنیم! ما یا در انتخابمان اشتباه می کنیم که افراد فاقد صلاحیت و تخصص و بی اعتنا انتخاب می کنیم و یا نه افراد خوبی انتخاب می کنیم ولی نمی گذاریم کار کنند و چوب لای چرخش می گذاریم تا خودش التماس کنان دار فانی روستای مان را وداع بگیم اما اینک راه چاره چیست؟ و برای برون رفت از این حالت رکود ، کجا و سراغ چه کسی باید رفت؟ و اصلاً چه کسانی بیشتر در این امر نقش موثرتری دارند؟ روستای صدیق زهی دارای پتانسیل های درخور توجهی می باشد که لازم است به نحو مطلوب و صحیح مورد توجه قرار گرفته و با هدایت آن توسط یک مدیریت متمرکز ، بستر لازم جهت استفاده حداکثری از این توانمندی مدنظر قرار گیرد. آنچه که واضح و مبرهن است متاسفانه تاکنون خواسته یا ناخواسته اراده و تصمیمی در جهت تحقق موارد مذکور به طور جدی وجود نداشته و همواره با بیان روشها و راه حل های کلیشه ای و نخ نما شده تبدیل به یک ابزار خاص، جهت تأمین مقاصدی تعیین شده،  خویش هستیم اگر عوامل تاثیر گذار در توسعه یک دیار را با دقت بیشتری بازنگری نماییم، مشاهده می شود در روستای صدیق زهی این عوامل به عنوان مجهولات مسئله مطرح است. خلاصه اینکه جای توسعه نمی یابد مگر اینکه عزم و اراده ای جدی در عقبه آن وجود داشته باشد و این مهم میسر نمی شود جز با عزم و اراده ای همگانی که نمود آن باید در رفتار، سکنات و عملکرد کلیه افراد موثر در این زمینه، بویژه مسئولین ارشد، معتمدین،خواص و... این خطه ظاهر شود که متأسفانه در زمینه اخیر، الذکر ما فعلا داغدار و داغدار هستیم . حال شما خوانندگان محترم به دو سوال اساسی زیر پاسخ دهید: 1-مقصر اصلی عدم پیشرفت صدیق زهی چیست ؟ 2- به نظر خوانندگان محترم کدام گزینه بهتر است نِق یا دِق ؟؟؟؟!! 3-هیچکدام. 4-هر چهار گزینه برای چراغ همسایه هم نور آرزو کن.... بی شک حوالی ات روشن تر خواهد شد


کد مطلب: 16744

آدرس مطلب: https://www.baham91.ir/vdcbazb8.rhb0apiuur.html

همه با هم
  https://www.baham91.ir